نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 258
و كسى كه نيكى در نظرش زشت باشد راههاى زندگىاش بهم درپيچد و كارش مشكل گردد و راه خلاص بر او تنگ شود و چنين كس را سزا همان است كه از راه دين باز گردد و راهى بجز از راه مؤمنان سپرد ( و گرفتار شقاق و تفرقه جوئى شود ) و شك بر چهار شعبه است : ترس ، بد دلى ، دو دلى و گردن نهادن پس هر كس كه به خود نمائى خوگيرد شبى بآسايش صبح نكند خود نمايان بكدام يك از نعمتهاى پروردگارت خود نمائى ميكنند كسى كه پيش آمدها او را بهراساند بازگشت بباطل كند و كسى كه ارادهء ثابت نداشته باشد پيش روان كاروان حقيقت بر او پيشى گيرند و عقب افتادگان اين قافله او را دريابند و در زير سم ستوران اهريمنان خرد شود و كسى كه براى هلاكت دنيا و آخرت خود را تسليم نمود ميان اين دو بهلاكت رسد و آنكه نجات يافت بواسطهء يقين بود و شبهه بر چهار شعبه است : بزينتهاى دنيا باليدن و خود را گول زدن و كارهاى غلط را تأويل و تصحيح نمودن و باطل را لباس حق پوشاندن براى آنكه آرايش و زينتهاى دنيوى آدمى را از تماشاى چهرهء روشن حق باز ميدارد و خود را فريب دادن او را در شهوتهاى نفس فرو برد و راه كج پوئيدن شخص را از جادهء حقيقت بسى بكنار برد و باطل را لباس حق پوشاندن تاريكيهائى است كه بروى هم انباشته شده است اين است كفر و ستونهاى آن و شعبه هايش . و نفاق بر چهار پايه استوار است : بر خواهش نفس و سهل انگارى و كينه ورزى و طمع ، و خواهش نفس را چهار شعبه است : ستمگرى و تجاوز و شهوترانى و سركشى هر كس ستم كند ايمن نباشد و دلش آرام نگيرد و سختيها و رنجهاى او فراوان گردد و آنكه تجاوز كند از عواقب وخيم ايمن نباشد و دلش آرام نگيرد و آنكه خود را از شهوت بركنار نكند به پليديها فرو رود و آنكه سركش باشد ندانسته گمراه گردد و دليلى برايش نباشد و شعبههاى سهل انگارى ، ترسيدن از غير خدا است و فريفته شدن و درنگ نمودن در اداى حقوق ، و آرزو
258
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 258