responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 224


بر اينكه معبودى جز خداى يگانهء بىانباز نيست و گواهى ميدهم كه محمد فرستاده خدا است پس مردم گويند اين شخص جز پيغمبر مرسل و يا فرشتهء مقرب نباشد ، از اندرون عرش سروشى رسد كه اين شخص نه فرشتهء مقرب است و نه پيغمبر مرسل و نه فرشتهء حامل عرش ، اين ، على بن ابى طالب است و وصى رسول پروردگار عالميان و پيشواى مردم پرهيزكار و سالار دست و رو سفيدان .
مصنف اين كتاب گويد ، اين حديث غريب است زيرا توصيف مخصوصى از براق كرده و حمزة بن عبد المطلب را در رديف پيغمبر و على شمرده است .
شرح :
حديث غريب حديثى را گويند كه مطلبى بر خلاف قاعده در آن باشد .
20 - ابن عباس گويد : روزى رسول خدا ( ص ) دست على را گرفته و بيرون آمد و همى گفت : اى گروه انصار اى گروه بنى هاشم اى گروه بنى عبد المطلب من محمد من رسول خدايم هان كه من در جزو چهار نفر از افراد خانواده‌ام از سرشتى كه انوار رحمت بر آن تابيده بود آفريده شديم من و على و حمزه و جعفر كسى گفت : يا رسول الله ( ص ) اينانند كه با تو در روز قيامت سوارانند فرمود :
مادرت بعزايت بنشيند همانا آن روز بجز چهار كس هرگز كسى سواره نباشد من و على و فاطمه و صالح پيغمبر اما من سوار بر براقم و اما دخترم فاطمه بر شترى از شتران بهشتى كه لجامش از ياقوت است و دو جامه سبز بر روى آن انداخته شده ميان بهشت و دوزخ مىايستد روزى است كه مردم تا دهان غرق در عرق هستند پس بادى از جانب عرش وزيدن گيرد كه عرق مردم را خشك كند فرشتگان و پيغمبران و

224

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست