نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 174
نباشد خداى را سپاسگزار نيست و دستور فرموده است به تقوى از خدا و صلهء رحم پس هر كس كه صلهء رحم نكند از خداوند پرهيز نكرده است . شرح : دستور شكرگزارى حضرت حق و پدر مادر در سورهء لقمان است * ( وَوَصَّيْنَا الإِنْسانَ بِوالِدَيْه حَمَلَتْه أُمُّه وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَفِصالُه فِي عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ) * . و دستور بتقوى و صلهء رحم در سوره نساء است ( * ( وَاتَّقُوا الله الَّذِي تَسائَلُونَ بِه وَالأَرْحامَ ) * ) . < فهرس الموضوعات > ( سه كس از خداى عز و جل خواهش ميكنند و خداوند خواهش آنان را مىپذيرد ) < / فهرس الموضوعات > ( سه كس از خداى عز و جل خواهش ميكنند و خداوند خواهش آنان را مىپذيرد ) 197 - رسول خدا ( ص ) فرمود : سه كس از خداى عز و جل خواهش ميكنند و خواهش آنان پذيرفته است : پيمبران و سپس دانشمندان و سپس شهيدان . < فهرس الموضوعات > ( نخستين كسانى كه قرعه بنامشان زده شد سه نفراند ) < / فهرس الموضوعات > ( نخستين كسانى كه قرعه بنامشان زده شد سه نفراند ) 198 - امام باقر ( ع ) فرمود : نخستين كسى كه قرعه بنامش زده شد مريم دختر عمران بود همان كه خداى عز و جل فرمايد : اى پيغمبر تو نزد آنان نبودى هنگامى كه قلمهاى خود را در آب مىافكندند كه كدام يك سرپرست مريم شوند و تيرهاى قرعه شش عدد بود سپس در بارهء يونس قرعه زدند هنگامى كه با گروهى سوار كشتى بود كشتى در گرداب ايستاد ، آنان قرعه زدند قرعه سه بار بنام يونس افتاد فرمود يونس بطرف سينهء كشتى آمد ديد نهنگ دريا دهان خود را باز كرده او خود را بدهان ماهى افكند ، سپس عبد المطلب بود كه نه فرزند براى او متولد شد پس نذر كرد اگر فرزند دهمين پسر باشد قربانىاش -
174
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 174