responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 443


گفت ميترسم پخته نباشند سلمان سخت در خشم شد و گفت چه دليرى كه اين نانها را باز ميرسى بخدا آبى در آن كار كرده كه فرشتگان از زير عرش آوردند و آن را بباد سپردند و بادش با بر ريخته و ابرش بزمين باريده و بدستيارى رعد و فرشتگان بجاى خود رسيده و زمين و چوب و آهن و بهائم و آتش و هيزم و نمك و آنچه نتوان برشمرد در آن كار كرده تو از كجا حق شكر آن توانى ؟ ! ! ابو ذر گفت بخدا باز گردم و آمرزش جويم از آنچه كردم و در نزد تو معذرت جويم از آنچه بد داشتى .
7 - امام صادق ( ع ) فرمود هر كه در صبح صدقه اى دهد خدا نحسى آن روز را از او بگرداند .
8 - امام باقر ( ع ) فرمود پيغمبر بيمارى شد كه به گرديد فاطمه سيده زنان با حسن و حسين ( ع ) از او عيادت كردند حسن را بدست راست و حسين را بدست چپ و خود در وسط مىآمد تا بمنزل عايشه وارد شدند و حسن سمت راست پيغمبر نشست و حسين سمت چپش و هر كدام آن قسمت از تن رسول خدا را كه دسترش داشتند و شكن گرفتند و پيغمبر بيدار نشد ، فاطمه گفت عزيزانم جد شما بيهوش است اكنون برگرديد و او را وانهيد ، بهوش آيد و نزد او مراجعت كنيد ، گفتند اكنون ما برنميگرديم

443

نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 443
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست