نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 347
5 - سلمان فارسى از پيغمبر ( ص ) شنيد كه ميفرمود برادر و وزير و بهتر خلق پس از من على بن ابى طالب است . 6 - سلمان فارسى گفت ابليس بچند تن گذشت كه بعلى ( ع ) بد ميگفتند برابر آنها ايستاد آن مردم گفتند كيست كه جلو ما ايستاده است ؟ گفت من ابو مرّهام گفتند سخن ما را نشنيدى ؟ گفت بد ببينيد بسرور خود على بن ابى طالب بد ميگوئيد گفتند از كجا دانستى او سرور ما است ؟ گفت از گفتار پيغمبر شما كه فرمود * ( من كنت مولاه فعلى مولاه ) * خدايا دوستدار هر كه دوستش دارد و دشمن دار هر كه دشمنش دارد يارى كن هر كه ياريش كند و واگذار هر كس واگذاردش گفتند تو از دوستان و شيعيان او هستى ؟ گفت نه ولى او را دوست دارم و هر كه با او دشمن باشد من در مال و فرزند او شريكم گفتند اى ابو مره در باره على چيزى بگو بآنها گفت اى گروه ناكثان و قاسطان و مارقان من خدا را در بنى جان دوازده هزار سال پرستش كردم و چون هلاك شدند از تنهائى بخدا شكايت كردم و مرا بآسمان دنيا بردند و در آنجا دوازده هزار سال خدا را پرستش كردم با فرشتگان در اين ميان كه مشغول عبادت پوديم و خداى عز و جل خود را تسبيح و تقديس ميكرديم يك نور پر پرتو بما گذشت كه همه فرشتگان در برابرش رو بر زمين نهادند و گفتند سبوح قدوس اين نور فرشته مقرب يا پيغمبر مرسلى است و نداء از طرف
347
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 347