نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 205
بيخودانه پيش رفت تا در لجه خضراء افتاد ، ابن عباس گفت زن جنيه اى بيرون شد و در كناره دريا ميرفت و ناگاه چشمش بر ابليس افتاد كه بر سنگ سختى در سجده است و اشكش بر دو گونه روانست و از روى تعجب نگران ابليس شد و گفت واى بر تو اى شيطان از اين سجده طولانى چه اميدى دارى ؟ گفت اى زن خوب و دختر مردى خوب اميدوارم كه چون خدا بسوگند خود عمل كرد و مرا بدوزخ برد به رحمت خود مرا از آن خلاص كند . 2 - امام صادق ( ع ) فرمود چون روز قيامت شود خداى تبارك و تعالى رحمت خود را چنان پراكنده كند كه ابليس در رحمت او طمع كند . 3 - امام صادق ( ع ) فرمود هر كه بد خلقى كند خود را عذاب كرده . 4 - امام باقر ( ع ) فرمود هر كه را كج خلقى نصيب است ايمان از وى دريغست . 5 - ابى سخيله گويد نزد ابو ذر رفتم و گفتم اى ابو ذر اختلافى پديدار بينم مرا چه فرمائى ؟ فرمود ملازم اين دو باش ، كتاب خدا و حضرت استاد على بن ابى طالب زيرا من از رسول خدا ( ص ) شنيدم كه او
205
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 205