نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 204
پدر به وجود آمدى ؟ گفت بزرگى از آنست كه مرا آفريد و آدم و حواء را چنين آفريد ابليس گفت توئى كه از بزرگى ربوبيت خود در گهواره بحال كودكى سخن گفتى ؟ فرمود عظمت آن از آنست كه مرا در خردى بسخن آورد و اگر ميخواست مرا لال ميكرد ابليس گفت توئى كه از بزرگى ربوبيت خود از گل شكل پرنده سازى و بپرواز آيد ، فرمود عظمت از آن خدائيست كه مرا آفريد و آنچه مسخر من كرده آفريده ابليس گفت توئى كه از بزرگى ربوبيت خود بيماران را شفابخشى ، فرمود بزرگى از آن آنست كه باجازه او شفا دهم آنها را و اگر خواهد مرا هم بيمار گرداند ابليس گفت توئى كه از بزرگى ربوبيت خود مردهها را زنده كنى ، فرمود بزرگى از آن كسيست كه باجازه او آنها را زنده كنم و بناچار آنچه را زنده كنم بميراند و مرا هم بميراند ، ابليس گفت توئى كه از بزرگى ربوبيت خود از دريا بگذرى و دو پايت تر نشود و در آب فرو نرود فرمود بزرگى از آنست كه آن را برايم رام كرده و اگر ميخواست غرقم ميكرد ، ابليس گفت توئى كه روزى آيد همه آسمانها و زمين و هر كه در آنها است فروتر از تو است و تو برتر از اين همه تدبير كار كنى و تقسيم روزى نمائى عيسى اين گفتار ابليس لعين را عظيم شمرد و فرمود منزهست خدا بر آسمانها و زمينش و كشش كلماتش و به وزن عرشش و رضاى خودش چون ابليس لعين آن را شنيد
204
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 204