نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 66
عيادتش فرمود و به او فرمود : حال خود را چگونه مييابى ؟ عرض نمود مرگ را ديدم بعد از آنكه از خدمت شما مرخص گرديدم ، فرمود : چطورش ديدى ؟ عرض نمود عجب دردناك و شديد ، فرمود مرگ را نديدهاى و ليكن حالتى را ديدهاى كه بدان با خبرت مىكند و بعضى از حالات آن را به تو ميشناساند ، اين است و غير از اين نيست كه مردم دو قسمند يكى راحت يافته بمرگ و ديگرى مرگش سبب راحت خلق گرديده پس تازهء كن ايمان را به خدا و بنبوت و بولايت ائمه هدى كه باستراحت باشى ، آن مرد بفرمودهء حضرت عمل كرد ، و اين حديث طولانى است و ما موضع احتياج را از آن گرفتيم . و از حضرت امام محمّد تقى عليه السّلام سؤال شد كه اين مسلمانان را چه حال است كه از مرگ كراهت دارند ؟ ! فرمود از جهت آنكه نشناختندش از آن جهت مكروهش داشتند و اگر شناخته بودندش و بحقيقت از دوستان خدا بودند هر آينه دوستش ميداشتند و هر آينه ميدانستند كه آخرت براى ايشان به از دنياست . باز فرمود : اى بندهء خدا چه حال است طفل و ديوانه را كه سرباز ميزنند از دوائى كه تنقيه بدن انسان مينمايد و درد را از ايشان رفع مىكند ؟ فرمود اين به جهت نادانى آنها است بمنفعت دوا . و فرمود : قسم به آن خدائى كه مبعوث فرمود محمّد صلى الله عليه و آله را به حق به پيغمبرى كه هر كس مستعد مرگ شود چنانچه بايد ، خواهد دانست كه مرگ نافعتر بوده براى او از دواء براى آن محتاج علاج ، بدرستى كه اگر دانند كه مرگ بچه نعمتها منجر مىشود ، هر آينه ميطلبندش اشد از آنكه عاقل عاقبت انديش دوا را طالب است جهت دفع آفتها و تحصيل انواع سلامت .
66
نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 66