responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 154


مىكند ببركت ظهور او زمين را از انصاف و عدل چنانچه مملو شده از جور و ظلم ، به خدا قسم كه من ميشناسمش اى سليم در آنجا كه بيعت با او مىشود ميان ركن و مقام و ميدانم نامهاى ياوران او را و قبيله هاى هر يك را سليم گويد : بعد از آن به خدمت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام در مدينه رسيدم بعد از هلاك معاويه ، و عرض نمودم همين حديث را كه از پدر بزرگوارشان داشتم ، فرمودند راست گفتى امير المؤمنين تو را خبر داد به اين حديث و ما نشسته در حضورش بوديم ، و بتحقيق كه حفظ نموده‌ايم از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم چنانچه امير عليه السّلام تو را خبر داده و نه حرفى در آن زياد نموده و نه حرفى كم . سليم ميگويد بعد از آن به خدمت على بن الحسين عليه السّلام رسيدم وقتى كه پسرش امام محمّد باقر عليه السّلام در نزد پدر بزرگوارش بود و عرض نمودم آنچه را شنيده بودم از پدرش و آنچه را شنيده بودم از امير المؤمنين عليه السّلام پس حضرت على بن الحسين عليه السّلام فرمود ، بتحقيق كه مرا به خواندن اين حديث داشت ( بر من خواند اين حديث را - نسخه بدل ) امير المؤمنين از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم در حالى كه امير عليه السّلام بيمار بود و من طفل بودم ، بعد از آن امام محمّد باقر عليه السّلام فرمود : مرا هم به خواندن اين حديث داشت ( بر من هم خواند اين حديث را - نسخه بدل ) جد من از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم در حالى كه من طفل بودم . ابان بن ابى عياش گويد : بعد از آن من تمام اين حديث را از سليم بن قيس به خدمت حضرت على بن الحسين عليه السّلام عرض نمودم آن حضرت فرمود : راست گفتى و فرمود : بتحقيق كه جابر بن عبد اللَّه انصارى آمد بنزد پسر من محمّد در وقتى كه بمكتب ميرفت ، پس او را بوسيد و بر او

154

نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست