نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 91
" هشام " : اگر اراده مناظره و احتجاج داشته باشى از من ساخته است و براى آن آماده ام . " بريهه " : منظورم مناظره است مىخواهم پرسش كنم كه پيغمبر شما از نظر قرابت نسبى با مسيح چه نسبتى دارد ؟ " هشام " : پيغمبر ما پسر عموى جده مادرى مسيح است زيرا كه مسيح از طرف مادر از فرزندان اسحق است و پيغمبر ما از فرزندان اسمعيل مىباشد . " بريهه " : مسيح را چگونه به پدرش نسبت مىدهى ؟ پدرش كيست و چگونه از پدر متولد شده است ؟ " هشام " : مىخواهى نسبت عيسى را از طرف پدر بعقيده شما بيان كنم يا بعقيده خودمان ؟ " بريهه " : مىخواهيم به اعتقاد ما نسبت او را بيان كنى . ( گمان كرده بود كه در صورتى كه مطابق اعتقاد نصرانيان نسبت عيسى را بيان كند در مناظره بر هشام غالب شود ) . " هشام " : نصرانيان مىگويند مسيح قديم و از خداى قديم متولد شده است . آيا كدام يك از آن دو قديم پدر و كدام يك پسر است ؟ " بريهه " : آنكه به زمين فرود آمده پسر است و فرستاده و رسول پدر مىباشد . " هشام " : چون پدر آفريننده است محكم تر و تواناتر خواهد بود . " بريهه " : پدر و پسر در اين صفت متساوى مىباشند يعنى آفرينش بطور تساوى به هر دو مستند مىباشد . " هشام " : اگر مساوى هستند چرا پدر مانند پسر به زمين نيامده ؟ و چرا در صفت رسالت مانند خالقيت مشترك نيستند ؟ " بريهه " : شركت در اين زمينه معنى ندارد زيرا پدر و پسر متحد و يكى مىباشند ، فقط نام آنان مختلف است . " هشام " : معقول نيست كه فقط نام آنان مختلف باشد ، زيرا اختلاف نام دليل مغايرت آنان خواهد بود ، و در صورتى كه در قدم و خالقيت والوهيت و ساير امور متحد باشند در نام هم متحد خواهند بود .
91
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 91