responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 83


فرار از اين تالى فاسد معتقد بوده كه علم خدا نه متصف به حدوث گردد و نه متصف به قدم ، زيرا كه علم خدا صفت است و صفت متصف نگردد . و علم خدا نه صفتى است كه قائم به خدا باشد و نه عين ذات است و نه غير ذات .
گر چه در اين عقيده تنها نيست چه گروهى از عامه مانند " ابو حسين بصرى معتزلى " و " هشام فوطى معتزلى " [1] و " جهم بن صفوان جبرى " نيز با اين عقيده موافقند لكن با عقيده اماميه و روايات متواتره كه علم خدا را به حوادث قبل از آفريدن آنها اثبات مىكنند از قبيل " عالم اذ لا معلوم " مخالف مىباشد .
دفاع - چنان كه " شيخ مفيد " و " سيد مرتضى " اعلى الله مقامهما فرموده اند معلوم نيست كه نسبت معتزله اين عقيده را به هشام مقرون به صدق و حقيقت باشد بلكه ممكن است كه معتزله بر اساس مخالفت مذهبى تخرص بغيب نموده اين نسبت ناروا را بوى داده باشند ، و موافقين هشام هم بدون تأمل و تحقيق در اين نسبت از آنان تقليد كرده باشند ، چه كتابى از هشام در اين باب ديده نشده و مجلس مناظره يى كه در آن مجلس اين عقيده را اظهار كرده باشد حكايت نشده و سخنان " هشام " در امامت و مسائل امتحان بر خلاف اين عقيده است .
مرحوم " سيد مرتضى " در كتاب شافى مىفرمايد " و اما حديث العلم فهذا ايضا من حكاياتهم المختلقة و ما نعرف للرجل كتابا ولا حكاه عنه ثقة " .
ترجمه : اما داستان علم اينهم از حكايات مجعوله مخالفين است نه كتابى راجع به اين موضوع از " هشام بن الحكم " معرفى شده و نه شخص موثقى اين داستان را حكايت كرده است .



[1] هشام بن عمرو فوطى معتزلى كه پيروان وى هشاميه ناميده مىشوند در قرن دوم هجرى در زمان مامون مىزيسته و عقايد مخصوصى دارد . بغدادى مىگويد اهل سنت راجع بفوطى و اتباعش مىگويند خون و مال ايشان بر مسلمين حلال است و بر قاتل ايشان قصاص وديت نيست و كشتن آنان كفاره ندارد بلكه موجب قرب و منزلت در پيشگاه خداست و فقط در اموالى كه از آنان گرفته مىشود خمس واجب است .

83

نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست