responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 250


خوشا به حال فروتنان در دنيا كه در قيامت بر تخت هاى پادشاهى بالا مىروند .
اى " هشام " كم گفتن حكمت بزرگى است پس بر تو باد به خاموشى " زيرا كه آرامش نيكو و موجب كمى گناه و سبك بارى انسان است . با شكيبايى حلم را نگاهداريد ، چه بى شكيبايى نگاهدارى آن ممكن نيست . همانا خداوند عزيز و بزرگ دشمن كسى است كه بى جا بخندد و بيهوده به تكاپو پردازد . و بر زمامدار لازم است كه مانند شبان از رعيت خود غفلت نكند و به آنان بزرگى نفروشد . چنان كه در آشكار از مردم شرم مىكنيد در نهان هم از خداوند شرم نماييد و بدانيد كه حكمت گم گشته مؤمن است پس بر شما باد به كسب دانش پيش از آنكه از دست شما برود . و از دست رفتن آن پنهان شدن دانشمند از شماست .
اى " هشام " آنچه را نمىدانى ياد گير و آنچه را مىدانى به نادان بياموز . دانشمند را براى دانشش بزرگ شمار و با او منازعه مكن ، و نادان را براى نادانيش كوچك شمار ولى او را از خود مران بلكه او را نزد خود خوانده بوى دانش بياموز .
اى " هشام " هر نعمتى كه شكرش را بجا نياورى مانند گناهى است كه مورد مؤاخذه خواهى شد " امير مؤمنان على ( ع ) " فرمود كه خدا را بندگانى مىباشد كه ترس وى دلهاى آنان را شكسته و زبانشان را بسته و همانا ايشان سخنوران و دانشمندانى هستند كه در راه خدا با كارهاى خوب مسابقه مىكنند . به نظر آنان عبادت هر چند زيادتر باشد كم جلوه مىكند و خود را به عبادت كم قانع نمى سازند ، خود را بدترين مردم مىدانند با اينكه زيركان و نيكوكارانند .
اى " هشام " شرم از ايمان است و ايمان موجب بهشت است . و بى شرمى و بد گوئى از جفا ( بى ادبى و درشت خوئى ) است و جفا موجب دوزخ است .
اى هشام مردم نسبت به سخن گفتن سه گونه‌اند :
1 - سود برنده . و آن كسى است كه در سخن گفتن به ياد خدا باشد .
2 - سالم و آن كسى است كه خاموشى را اختيار كند .
3 - هلاك شونده و آن كسى است كه سخنان باطل گويد . همانا خداوند بهشت

250

نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 250
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست