نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 236
از باب عقوبت لباس زيباى انسانيت از ايشان گرفته شده و به صورت حيواناتى كه صفات آنها در آنان غالب و حاكم بود مصور شدند . به عبارت ديگر آنان انسانى بودند به صورت حيوان و از حقيقت انسانيت خارج نشده بودند . و در حديث از حضرت ابى جعفر ( ع ) روايت شده كه چون اصحاب سبت به صورت ميمون و خوك مسخ شدند گروهى به قريه ايشان وارد شدند و آنان اقارب و خويشان خود را شناختند و كسانى كه آنان را نهى از آن عمل نموده بودند ايشان را نكوهش كردند كه آيا ما شما را از معصيت باز نداشتيم . و در تفسير عسكرى است كه واردين به آن قريه به مسوخات مىگفتند تو فلان كس نيستى چشمش اشك مىزد و با سر اشاره مىكرد يعنى تصديق مىكرد آرى من فلانى هستم . و در روايات عديده وارد شده كه مسوخات سه روز بيش در دنيا نماندند و پس از سه روز مردند و آنچه مانند ايشان امروز ديده مىشود حيواناتى هستند نظير آنها .
236
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 236