responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 213


اينكه ما در عين اختيار مجبور بر اختيار هستيم . اين بود خلاصه تقرير مرحوم خواجه لكن تطبيق روايات و اخبار اهل بيت عليهم السلام با اين معنى خالى از اشكال نيست .
" ج " - معنايى است كه " فاضل استرآبادى " [1] براى امر بين الامرين بيان كرده وخلاصه‌اش اين است كه : اينطور نيست كه بندگان هر چه بخواهند ايجاد كنند و هيچ شرطى جز اراده خودشان لازم نباشد بلكه وجود و عدم افعال ايشان متوقف بر اراده تازه اى است كه به تخليه يا صرف تعلق مىگيرد يعنى اضافه بر اراده بندگان در صورتى كه خداوند بين بنده و فعل تخليه كند ، به عبارت ديگر او را با اراده خود وا گذارد و مانعى ايجاد نكند فعل واقع مىشود . و چنانچه او را به خود وا نگذارد بلكه وى را منصرف از انجام فعل سازد فعل موجود نشود . و در بسيارى از اخبار وارد است كه تأثير سحر موقوف به اذن پروردگار است . و گويا سرش اين است كه هيچ طاعت و معصيت و همچنين هيچ فعل طبيعى در جهان واقع نمىشود مگر به اذن جديدى از ناحيه پرودگار . بنابراين هر حادثى متوقف بر اذن خداوند است لكن نه مانند توقف معلول بر سبب و علت ، بلكه مانند توقف معلول بر شرط .



[1] " محمد بن على بن كيل استرآبادى " از فقهاء و متكلمان و عباد وزهاد وثقات طايفه اماميه است از ساكنين عتبه عليه امير المؤمنين بوده سپس مجاورت بيت الله الحرام را اختيار كرده و در مكه معظمه بسال 1018 يا 1016 بدرود زندگانى گفته است مؤلفات مفيدى دارد از آن جمله كتاب رجال مسمى به منهج المقال و كتاب ايات الاحكام مىباشد و تسميه جدش بكيل از خصايص فاضل تفريشى است ديگران نام جدش را ابراهيم ياد داشت كرده اند مرحوم مجلسى ( ره ) در عداد كسانى كه ولى عصر را ديده اند ميرزا محمد استرآبادى را نام برده و حكايتى در اين زمينه از وى نقل كرده كه خلاصه‌اش اين است كه استرآبادى گفته شبى هنگام طواف خانه خدا جوان نيكو منظرى آمد و مشغول طواف شد وقتى كه به من نزديك شد يك شاخه گل سرح در غير موقعش به من داد گل را از وى گرفتم بوئيدم گفتم آقاى من از كجا آمده اى يا اين گل را از كجا آورده اى فرمود از خرابات سپس از نظرم پنهان شد . صاحب قاموس و جز او گفته‌اند كه خرابات از جزاير مغرب از بحر محيط مىباشد كه از آن جمله جزيره خضراست و نظر به اينكه مرحوم مجلسى از استرآبادى تعبير به سيد مىكند معلوم مىشود كه استرآبادى از سادات و هاشميان است ولى بعضى سيادت وى را انكار كرده و معتقدند كه اين لقب بمناسبت اين است كه از طرف مادر منسوب به اهل بيت بوده و به همين مناسبت هم بوى ميرزا مىگويند .

213

نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست