نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 193
اسم و مسمى است ، هر كس اين حروف را به توهم اينكه ذات معبود ، عين اين حروف است معبود خود قرار دهد ، چيز ثابت و اصيلى را عبادت نكرده است ، زيرا كه اين اسماء استقرار و بقاء وجودى ندارند مگر به تبعيت نقوشى كه در الواح با نفوس منتقش مىگردد . و چنانچه معبود را مجموع اسم و مسمى قرار دهد مشرك خواهد بود و با خدا غير او را در عبادت شريك قرار داده است . و اگر فقط مسمى و ذات خالص را پرستش نمايد موحد حقيقى . و محتمل است كه مراد از مالوه ( من له الاله ) باشد چنان كه از بعضى روايات همين معنى استفاده مىشود مانند فرمايش معصوم كه مىفرمايد : " كان الها اذلا مألوه وعالما اذ لا معلوم " . بنابراين ، اين جمله دليل مغايرت بين اسم و مسمى است ، و وجه استدلال اينست كه اسم " إله " اقتضاى نسبت بمألوه و غير را دارد و بدون غير اين مفهوم محقق نشود در صورتى كه مسمى احتياج به غير ندارد پس اسم غير مسمى است . سپس به دو وجه ديگر استدلال بر مغايرت فرموده : " الف " - خداوند اسماء متعدد دارد اگر اسم خدا عين مسمى باشد تعدد آلهه لازم آيد ، چه بديهى است كه اين اسماء با يكديگر مغايرت دارند با اينكه ذات " الله " يكى است . " ب " - نان نام چيزى است كه مأكول است و معلوم است كه لفظ نان مأكول نيست و همچنين بقيه اسماء . در پايان اين بيان فرموده كه بعضى گفتهاند منظور از اول خبر تا آخر خبر بيان مغايرت بين مفهومات عرضيهيى است كه موضوعات اين اسماء مىباشند و ذات پروردگار مصداق اين مفهومات است . و معناى جمله ( واله مألوهى لازم دارد ) اينست كه معناى مصدرى اقتضا مىكند كه در خارج موجودى كه ذات او معبود حقيقى است باشد ، زيرا كه مفهوم اسم غير مسمى است و مفهوم معبود غير مصداق معبود است و مصداقش عبارت از مسمى و ذات خدا است كه هستى محض ووجود صرف
193
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 193