نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 178
عبارت از نسيم است روح وى مىباشد كه در اين ابدان در حركت است و صفاتش نيكو و خير و پاكيزه است . بعضى از آنان گفتهاند وجود نور از ازل مانند عالم محسوس زمين ، و جوى دارد و زمين نور بر خلاف اين زمين لطيف و مانند جرم آفتاب است و شعاعش نيز مانند شعاع آفتاب مىباشد ، و بوى آن پاكيزه ترين بويها و رنگش به رنگ قوس و قزح است . بعضى از آنان گفتهاند نور جز جسم چيزى نيست و اجسامش سه گونهاند : اول زمين نور . دوم جسمى لطيف تر از آن ، و آن عبارت از نفس نور است . سوم جسمى لطيف تر از جسم دوم و آن عبارت از نسيم است كه روح نور است و از اين روح هميشه فرشتگان و خدايان متولد مىشوند ، لكن نه مانند تولد فرزند از راه نكاح و آميزش ، بلكه مانند تولد حكمت از حكيم و سخن پاكيزه از سخن گو ، و پادشاه و فرمانرواى عالم نور روح اوست و جوهر نور جامع خير و حمد و روشنايى است ولى جوهر ظلمت زشت و ناقص و پست و تيره و ناپاك و گنديده و بد منظر است و نفسش شرير و پست و سفيه و زيان آور و نادان است و كارش شر و فساد و زيان و غم و تشويش و اختلاف است . و جهت آن زير نور است . و بيشتر مانويه گويند از جهت جنوب در زير واقع شده است . بعضى از آنان گويند كه جهت ظلمت پهلوى نور است و اجناسش پنج است : چهار جنس از آنها كه عبارت از حريق و تاريكى و سموم و ضباب [1] با بدن او ، و پنجمى كه عبارت از دود باشد روح اوست كه در بدنهاى چهارگانه حركت مىكند و صفاتش عبارت از ناپاكى و شرارت و نجاست و كثافت است . بعضى از آنان گفتهاند وجود ظلمت از ازل مانند اين عالم داراى زمين و جوى است زمينش بر خلاف زمين محسوس ، بسيار كثيف و سخت است و بويش گنده تر از تمام بوهاى بد و رنگش سياه است . بعضى از آنان گفتهاند ظلمت جز جسم چيزى نيست و اجسامش سه قسمند :
[1] - ضب كينه درونى ، سوسمار ، جمع ضباب ، ضباب به فتح ضاد ابر تنك مانند دود ( المنجد ) و ظاهرا معناى دوم در اينجا مراد است .
178
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 178