responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 148


مىاورد ، يعنى ايجاد مىكند و معدوم مىسازد صحيح نيست . چه اگر فاعل طبيعت است با آنكه نسبت وجود و عدم به طبايع ممكنات مساوى است چرا بجاى وجود عدم و بجاى عدم وجود را انتخاب نمىكند ؟ ! اگر طبيعت مردم را مىبرد چرا بر نمىگرداند و اگر او بر مىگرداند چرا نمىبرد ؟ ! پس طبايع مردم مجبور و مضطرند .
اى برادر مصرى چرا آسمان در بلندى و زمين در پستى قرار گرفته است ؟ ! چرا آسمان بر زمين فرود نمىآيد ؟ ! چرا زمين با حركت مستقيمه بر زبر طبقات آسمان نمىرود ؟ !
چرا آسمان و زمين و موجودات آنها به يكديگر متصل نمىشوند ! ؟
" زنديق " : آسمان و زمين را پروردگارشان نگاه داشته . سپس زنديق بدست امام صادق عليه السلام ايمان آورد .
حمران بن اعين عرض كرد قربانت اگز زنديقها بدست شما ايمان آورند عجبى نيست ، چه كفار بدست پدرست ايمان اختيار كرده اند . سپس زنديق تازه مسلمان عرض كرد ما به شاگردى خود مفتخر فرمائيد .
" امام " به هشام فرمود : اين تازه مسلمان را در ظل تعليم و تربيت خود قرار ده .
" هشام " آن مرد را تحت تعليم و تربيت قرار داد . و او معلم ايمان اهل مصر و شام بود و در اثر تربيت هشام چنان از عقايد باطله و اخلاق رذيله پاك و پاكيزه شد كه موجب خشنودى امام صادق ( ع ) گرديد .
" بيان " : مرحوم " فيض " [1] در كتاب " وافى " مىگويد استاد ما " صدر المحققين " [2]



[1] " محسن بن مرتضى ملقب بفيض كاشانى " از دانشمندان بنام شيعه است و در قرن يازدهم هجرى مىزيسته . صاحب كتاب " امل الامل " او را به اين بيان معرفى كرده : " عالم ، فاضل ، ماهر ، حكيم ، متكلم ، فقيه ، محدث ، شاعر ، اديب ، خوش تصنيف ، از معاصرين است كتابهائى دارد از آن جمله كتاب وافى است كه در آن اخبار كتب اربعه را اضافه بر شرح احاديث مشكله گرد آورده است ، الا اينكه در وى ميلى به بعضى از طريقه‌هاى صوفيه بوده همچنين جمله‌اى از كتبش " . " جامع الروات " در وصفش گفته : محقق مدقق جليل القدر عظيم الشان رفيع المنزله فاضل كامل ، اديب متبحر در تمام علوم بوده . قريب صد تاليف از خود به يادگار گذاشته از آن جمله " تفسير صافى " " كتاب وافى " " كتاب شافى ملخص صافى ، كتاب محجة البيضاء في احياء الاحياء كتاب حقايق ملخص محجة البيضاء ، كتاب مفاتيح الشرايع ، كتاب علم اليقين ، كتاب عين اليقين و جز اينها .
[2] " مولى صدرى " حكيم متاله شيرازى صاحب اسفار اربعه و شرح كافى و تفسير بعضى از سور قرانيه كه بسال 1050 در بصره در سفر حج درگذشته است . " حاج ميرزا حسين نورى " ( ره ) در كتاب مستدرك در صفحه 422 در مقام تعداد مشايخ مرحوم فيض قدس سره مىگويد هفتمين استاد مرحوم فيض حكيم متاله فاضل محمد بن ابراهيم شيرازى شهير بملا صدرى مىباشد وى محقق مطالب حكمت و مروج كامل دعاوى صوفيه و صاحب تصانيفى است كه شايع بين مردم مىباشد كسانى كه به افكار او ايمان و به آراء او اذعان دارند عكوف بر آن كتب و اعتماد بدانها دارند در كتبش طعن بسيار بر فقيهان زده و آنان را جاهل و از زمره دانشمندان خارج شمرده ولى بالعكس نسبت بابن العربى صاحب فتوحات تجليل و مدح و ثناء كرده و او را به صفاتى ستوده كه جز براى يكانه علماء راسخين شايسته نيست با اينكه در بين علماء عامه و فرقه ناصبيان ناصبى تر از او ديده نشده آيا او در فتوحات در حال بعضى از اقطاب صوفيه اين عبارت را نگفته بعضى از آنان چنان كه مقام خلافت باطنى را حيازت كرده اند حايز مقام خلافت ظاهرى نيز مىگردند مانند " ابو بكر " و " عمر " و " عثمان " و " على " و " حسن " و " معوية بن يزيد " و " عمر بن عبد العزيز " و " متوكل " و همين متوكلى كه او را از اقطاب وحايزين مقام خلافت ظاهرى و باطنى شمرده كسى است كه سيوطى كه او نيز از متعصبين است در تاريخ الخلفاى خود مىنويسد كه او در سال يكصد و سى و شش امر كرد قبر " حسين بن على " عليه السلام را با خانه‌هايى كه در اطراف آن بود خراب كنند و زمينش را زراعت نمايند ، و مردم را از زيارت قبرش منع كرد ، و به امرش قبر را ويران كردند و به صورت صحرا مدتى باقى ماند و مسلمانان از اين عمل متوكل متأثر شدند . و اهل بغداد بر ديوارهاى بغداد دشنامش را نوشتند . و شعرا در هجاى او اشعارى انشاء كردند . از آن جمله اين اشعار است : تالله ان كانت امية قد اتت ، قتل ابن بنت نبيها مظلوما ، فلقد اتاه بنو ابيه بمثلها هذا لعمرى قبره مهدوما ، اسفو على ان لا يكونو شاركوا في قتله فتبتعوه رميما . و نيز در همان كتاب فتوحات تصريح كرده كه اصل و ريشه گمراهيها از شيعه است . و در مسامره ابرار تصريح كرده به اينكه رجبيون رياضتى دارند كه از آثار آن رياضت اين است كه روافض ( شيعه ) را به صورت خوك مىبينند . در فتوحات به عصمت خليفه دوم تصريح كرده . اين مطالب و جز اين دليل روشنى است بر اينكه وى از نواصب بوده . و تصريحش به اينكه مهدى موعود همان حجة بن الحسن عسكرى است چنان كه اماميه مىگويند : منافات با نصب ندارد تا چه رسد به تسنن ، چنان كه در كتاب نجم الثاقب توضيح داده ايم و در اين اعتقاد جمعى از علماء عامه با وى شركت دارند و نامهاى آنان را در كتاب مذكور ياد كرده ايم . با اين كلماتى كه از ابن عربى شنيدى چگونه شخص امامى درباره او مىگويد كه او محقق عارف بالله است و گزافه گوئى نمىكند . . . . مرحوم صدر المتالهين از شيخ بهائى و محقق داماد روايت مىكند : در نخبة المقال راجع به تاريخ وفاتش شعرى نوشته و آن شعر اين است : ثم ابن ابراهيم صدر الاجل ، في سفر الحج مريضا ارتحل ، قدوة اهل العلم والصفاء - يروى عن الداماد والبهائى .

148

نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست