responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 127


شود ، چه ما مكلف نيستيم به چيزى كه آن را ادراك نمىكنيم معتقد باشيم . و مراد ما هم از اينكه مىگوئيم اوهام از ادراكش عاجزند اين نيست كه به هيچ وجه معرفت و شناخت خدا ممكن نيست ، بلكه مراد اينست كه هر چه بوسيله حواس محدود شود و در دستگاه ادراكى ما منعكس گردد مخلوق خواهد بود ( يعنى ادراك چيزى به وهم مستلزم حصول حقيقت آن در واهمه نيست ، بلكه هر موهومى كه حدودش به حواس ادراك شود ، به عبارت ديگر حواس به حقيقت و حدود آن احاطه نمايد و در دستگاه ذهن شبح و مثال او حاضر شود ، مخلوق است ) و ما ناگزيريم كه صانع را طورى اثبات كنيم كه از دو جهت مذموم بيرون باشد :
1 - جهت اول ، نفى و تعطيل كه عبارت از نيستى و ابطال صانع است .
2 - جهت دوم ، تشبيه و همانند ساختن صانع به مخلوق است .
پس نظر به اينكه مصنوعات نيازمند بوجود صانع مىباشند ، ناگزيريم وجودش را اثبات كنيم ، و نظر به اينكه صانع مانند مصنوعات نيست ، ناگزيريم كه خداوند را از صفات آنها از قبيل تركيب و تاليف و حدوث ، و تحول از كوچكى به بزرگى ، و از سياهى به سفيدى ، و از نيرومندى به ناتوانى ، و صفات ديگر كه نيازى بشرح آنها نيست منزه بدانيم .
" زنديق " : چون شما براى صانع ، وجود اثبات كرديد ، محدودش ساختيد .
" امام " : من محدودش نكردم بلكه اثباتش كردم ، زيرا كه بين نفى و اثبات واسطه نيست ( يعنى صرف اثبات هستى براى چيزى مستلزم محدود ساختنش نيست ، زيرا كه ذهن قدرت دارد بدون آنكه به حقيقت چيزى احاطه كند او را بعنوان شيئى ( چيز ) تصور نموده و واقعيت غير محدود براى او اثبات نمايد و اين گونه اثبات تحديد نيست ) .
" زنديق " : اگر خدا محدود نيست ، پس گفتار خدا " الرحمن على العرش استوى " ( 4 - طه ) چه معنى دارد ؟ [1] .



[1] دانشمندان براى " استواء " چند معنى ذكر كرده اند : 1 - استقرار و تمكن بر چيزى . 2 - رو آوردند به چيزى و آهنگ آن . 3 - استيلا و غلبه بر چيزى چنان كه شاعر عرب گفته : " قد استوى بشر على العراق من غير سيف و دم مهراق " - ترجمه : بشر بدون خون ريزى و جنگ بر عراق استيلا يافت . 4 - اعتدال . 5 - مساوات در نسبت . و براى " عرش " نيز معانى ذكر كرده اند : 1 - جسم بزرگى كه محيط به ساير اجسام است . 2 - تمام مخلوقات . 3 - علم و دانش . احتمال معنى اول از معانى ( استواء ) با معنى اول از معانى ( عرش ) در آيه " الرحمن على العرش استوى " به كلى منتفى است ، چه اين احتمال مستلزم تجسم خدا و احاطه عرش به اوست . احتمال معنى دوم در آيه مباركه ( ثم استوى الى السماء ) مناسب است لكن در آيه فوق الذكر با تعديه به ( على ) مناسبت ندارد . احتمال سوم صحيح و پاسخ امام صادق ( ع ) در روايت هشام مبتنى بر همين معنى است . احتمال چهارم نيز ممكن است بنابر اينكه ( على العرش ) حال باشد و معنى چنين خواهد شد : خداوند رحمن معتدل است يعنى هيچ نقصى در وجودش نيست ، در حالى كه غالب و قاهر بر ممكنات و مخلوقات است ، يا متمكن بر سرير علم و دانش است . احتمال پنجم در اخبار عديده تأييد شده است از " امام صادق ( ع ) " به طرق عديده روايت شده كه از حضرتش پرسيدند معنى ( الرحمن على العرش استوى ) چيست ؟ فرمود " استوى من كل شيئ فليس شيى اقرب اليه من شيئ " - ترجمه : نسبت خدا به تمام موجودات مساوى است ، چيزى به او نزديك تر از چيز ديگر نيست . و بنابر اين احتمال ( على العرش ) حال است يا متعلق به استوى و ( على ) بمعنى ( الى ) است بنابر اينكه ( على العرش ) حال باشد معنى چنين خواهد شد : نسبت خداوند به تمام مخلوقات از نظر حفظ و تربيت و احاطه مساوى است در حالى كه متمكن بر سرير علم و دانش است . يا در حالى كه متمكن بر اريكه قدس و جلال و عظمت و قدرت مىباشد ، يعنى برترى و علو مقام و عظمتش مانع از اين نيست كه از نظر تربيت و احاطه و حفاظت ممكنات بدانها نزديك باشد ، به هر جهت ممكن است نكته انتخاب اسم رحمن اين باشد كه رحمانيت كه مقام افاضه بر عموم ممكنات است اقتضا مىكند كه نسبت خدا از لحاظ ايجاد و تربيت و نگهبانى و احاطه به تمام مخلوقات مساوى باشد . و ما راجع به اين آيه كه در سوره طه است و نظايرش مفصلا در جلد اول كتاب علم كلام بحث ، و رواياتى را كه از معصومين در معنى اين آيات رسيده نقل كرده ايم ، طالبان به آن كتاب مراجعه فرمايند .

127

نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست