نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 119
تكليف آزاد ساختن است آيا با اين فرض موافقى ؟ " ضرار " : خير ، با اين فرض موافقت ندارم . " هشام " : - 2 - بعد از پيغمبر تكليف كما في السابق باقى است ولى مردم همه دانشمند شده مانند پيغمبر به تمام احكام عارف باشند تا آنكه به هيچ وجه نيازمند به كسى نباشند و خود حق را دريابند و اختلافى بين ايشان نباشد آيا با اين فرض موافقت دارى ؟ " ضرار " : خير ، با اين فرض هم موافق نيستم و مىگويم مردم بى نياز از راهنما نيستند . " هشام " : پس باقى مىماند يك صورت و آن اين است كه مردم به رهبرى نيازمند مىباشند كه پيامبر براى آنان تعيين كند و آن بايد شخصى باشد كه سهو و غلط به وجودش راه نيابد و از ستم و ساير گناهان و خطاكارى منزه بوده باشد ، مردم به او نيازمند و او از مردم بى نياز باشد . " ضرار " : علائم ونشانههاى او چيست ؟ " هشام " : هشت علامت دارد . چهار مربوط به نسب و چهار ديگر مربوط به صفات نفسانى اوست . اما آن چهار كه مربوط به نسب اوست عبارت از اين است كه امام بايد معروف الجنس - معروف القبيله - معروف النسب باشد و از طرف پيغمبر كه صاحب دعوت و ملت است تعيين شده باشد و البته جنس و قبيله خاندان پيغمبر معروفيت بسزائى دارد ، نظر به اينكه پيغمبر چنان معروفيتى دارد كه روزانه پنج نوبت در مناره ها و صوامع منادى ندا مىكند ( اشهد ان محمدا رسول الله ) پس بايد از خاندان پيغمبر باشد ، و چون در خاندان پيغمبر مدعى اين مقام بسيار است بايد از طرف پيغمبر به شخصه تعيين شود . اما آن چهارى كه مربوط به صفات نفسانى امام است : 1 - امام بايد نسبت به احكام الهى از همه داناتر باشد به نحوى كه هيچ يك از احكام از كوچك و بزرگ بر
119
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي جلد : 1 صفحه : 119