responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 102


" يونس بن يعقوب " : امام به من توجه فرموده گفت قبل از اينكه مناظره كند خود را محكوم ساخت سپس فرمود اى يونس چنانچه آشنا به فن كلام بودى با اين مرد مناظره مىكردى .
" يونس بن يعقوب " [1] : بسيار متأسفم كه به علم كلام وارد نيستم . قربانت گردم من شنيده ام كه شما اصحاب را از علم كلام منع فرموده ايد و مىفرماييد واى بر اهل كلام مىگويند اين مطلب را قبول داريم و آن را قبول نداريم ، مدعى مىتواند به اين موضوع تمسك جويد و به آن نمىتواند ، و اين را مىفهميم و آن را نمىفهميم .
" امام " : آنچه گفتم در صورتى است كه به رأى ما پشت پا زده استبداد براى خود داشته باشد . بيرون رو هر كس از متكلمين را كه ديدى با خود بياور .
" يونس بن يعقوب : بيرون رفتم و " حمران بن اعين " ، " مؤمن طاق " ، " هشام بن سالم " را كه هر يك از متكلمين زبردست بودند وارد كردم . و نيز " قيس ماصر " را كه بعقيده من از آنان بهتر بود و علم كلام را در مكتب " على بن الحسين زين - العابدين " ( ع ) آموخته بود همراه آوردم . پس از آنكه در خيمه حضرت نشستيم ، امام سر از خيمه بيرون كرد ، ناگاه شتر سوارى كه به سرعت حركت مىكرد به نظر رسيد .
امام فرمود سوگند به خداى كعبه " هشام " مىآيد ، ما گمان كرديم منظور امام هشامى است كه از فرزندان عقيل است و مورد علاقه شديد امام مىباشد . هنگاميكه وارد شد ديدم " هشام بن الحكم " است . با اينكه هشام در آن موقع جوانى نورس بود و حاضرين همه بزرگتر از او بودند امام به او احترام كرد و نزد خود براى او جا باز كرد



[1] " يونس بن يعقوب " از اجله و اعلام فقهاى زمان خود بوده كه مردم مسائل حلال و حرام را از او ياد مىگرفتند وكيل حضرت " موسى بن جعفر " ( ع ) بود و از خدمت امام بهره و نصيبى مخصوص داشت و از چند امام درباره او احاديثى و اخبارى رسيده كه دلالت بر جلالت قدر و مراتب فضيلت وى نزد پيشوايان دين مىنمايد و مرحمت و توجه مخصوص ايشان را بوى مىرساند از آن جمله فرمايش " امام هفتم ( ع ) " است كه فرمود " انت منا اهل البيت " تو از ما خانواده هستى " فجعلك الله مع رسوله و اهل بيته " پس خدا تو را با رسول خود و اهل بيتش قرار دهد و انشاء الله خداوند اين كار را خواهد كرد . و در جاى ديگر فرموده " فنحن لك حافظون " ما نگهبان تو هستيم .

102

نام کتاب : هشام بن الحكم ، مدافع حريم ولايت ( فارسي ) نویسنده : سيد أحمد صفائي    جلد : 1  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست