نام کتاب : مقالات وگفتارها ( فارسي ) نویسنده : مسجد انگجي تبريز جلد : 1 صفحه : 299
25 ) كلمه در كتب رياضى و فلسفى " مقدر " را در كم متصل به كار مىبرند ، و " عاد " را در كم منفصل . مثلا مىگويند اين قوس مقدر آن زاويه است ، و اين عدد عاد آن عدد است ، چون عدد چهار كه عدد شانزده است . و عدد عاد را عدد مفنى نيز گويند . 26 ) كلمه مركب را از راه تحصيل معرفت به اجزايش خواه مادة و صورت خارجي و خواه ذهنى مىتوان شناخت ، أما بسائط را به چه نحو بايد شناخت ؟ وانگهى اگر بسائط را به لوازم آنها مىشود شناخت جواهر مفارقه كه عارى از لوازم اند به چه نحو شناخته مىشوند ؟ و به خصوص اول تعالى چگونه شناخته مىشود ؟ و آيا همه شناختها منحصر به طريق معرفت و حجت منطقى اند ، و يا از طريق ديگر نيز مثلا شهود يعنى مشاهده اشراقية مىشود حقائق را شناخت ؟ و ديگر اين كه همان گونه كه تحصيل مجهول مطلق ندارد خطاب به مجهول مطلق نيز چنين است ، و ما حق سبحانه را چگونه خطاب مىكنيم ؟ علاوه اين كه علم ما به اعيان جواهر أعنى به خود جوهر چگونه است ؟ زيرا آنچه را كه در خارج مىبينيم و يا به قواى ديگر حواس ادراك مىكنيم همه اعراض اند ، پس چگونه علم به جوهر تحصيل مىكنيم ؟ در حل اين مسائل به اشارات ذيل بايد توجه داشت : الف - وجود مساوق با حق و متن اعيان است بدان نحو كه در رساله " وحدت از ديدگاه عارف وحكيم " و در رساله " أنه الحق " بيان كرده ايم ، لذا هر موجودى به اندازه حظ وجودى خود جدولى از بحر بيكران وجود است ، و آنچه را كه مىيابد از اين جدول مىيابد . فافهم . ب - در ذات انسان قوائى نهفته اند كه به منزلت روزنه ها و راهها به سوى واقع اند ، وان شئت قلت : روابط انسان بحقائق خارجي اند كه بدانها به خارج
299
نام کتاب : مقالات وگفتارها ( فارسي ) نویسنده : مسجد انگجي تبريز جلد : 1 صفحه : 299