پرچم ، عهد و ميثاقى جاودانه بستهاند . اگر چه شيعه به خاطر وابستگى به پيامبر و اهل بيت ، از سرمايه اى معنوى ، غنى و سرشار بهرهمند است ; اما شخصيت امام زمان و ظهور موعود او با تمام جاذبه هاى ويژهاش نقشى حيات بخش در ايجاد روح اميد ، مهر و عاطفه شيعى ايفا مىكند . گروهى از اينكه شيعه نسبت به علماى خود احترام فراوان قائل است انتقاد مىكنند . در حالى كه گروهى ديگر آن را مورد تقدير قرار مىدهند ، شگفتى و انتقاد زمانى افزايش مىيابد كه مىبينند شيعه به مرجع تقليد خود بعنوان نائب امام مهدى ( عليه السلام ) احترام و تعظيم نموده و مقيّد به فتواى اوست . اما هنگامى كه اين رابطه به امامان معصوم ( عليهم السلام ) مىرسد ، عده اى ما را به غلوّ و گزافه گوئى متهم مىسازند و حتى برخى راه افراط در پيش گرفته و به شيعيان چنين نسبت مىدهند كه آنان ، پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) ، امامان ( عليهم السلام ) و مراجع را به درجه خدائى رسانده و آنها را مىپرستند . به خدا پناه مىبريم از اين اتهامهاى ناروا ! ولى مشكل ، تنها احترام شديد شيعه و تقديس و اطاعت آنان از علماى ربانى و پيشوايان معصوم نيست ، بلكه مشكل اصلى اين است كه همه ما واقعاً از ديدگاه اسلام نسبت به انسان فاصله داريم ، براى روشن شدن موضوع ، به سراغ قرآن مىرويم تا نگاهى به ارزيابى اين كتاب آسمانى از شخصيت انسان داشته باشيم : قرآن كريم در اين راستا سه ديدگاه در مقابل ما قرار مىدهد : نخست ديدگاه جاهلى است كه در آياتِ مربوط به افراد بى تمدن و كسانى كه پيامبر را از پشت ديوار صدا مىزدند مطرح شده است . ديدگاه دوم كه يك نگاه كاملا مادى است . در آيات مربوط به دشمنان پيامبران و صاحبان تمدن هاى الحادى ، مورد ارزيابى قرار گرفته و ديدگاه سوم ديدگاه اسلامى است كه در آياتِ مربوط به احترام انسان و رهنمونى او