ابن حماد در نسخه خطى خود بيش از بيست روايت را درباره بحران سياسى حجاز و كشمكش قبيله اى بر سر حكومت ، در سالِ ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) نقل مىكند ، از جمله به نقل از سعيد بن مسيّب مىگويد : " زمانى بر مسلمانان فرا رسد كه در ماه رمضان صدايى شنيده شود و در ماه شوّال مهلكهاى به پا شود و در ذى قعده قبيله ها عليه يكديگر تجهيز گردند و در ماه ذى حجه اموال حجاج به يغما و غارت رود و ماه محرم چه محرمى ! " [1] ابن مسعود از پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) روايت كرده كه آن حضرت فرمود : " زمانى كه صيحه اى در ماه رمضان شنيده شود ، در ماه شوال شعلههاى آتش به هوا برخيزد و در ذى قعده مردم دسته دسته شده و هر كس سراغ قبيله خود رود و در ذى حجه خونريزى شود . و سه بار فرمود : و اما محرم چه محرمى " [2] و از عبد الله بن عمر نقل شده كه گفت : " مردم با يكديگر به حج روند و بدون پيشوا روانه عرفات گردند و آنگاه كه در منى منزل كردند ، همچون افرادى كه به هارى دچار شدهاند به جان هم افتند تا آنكه عقبه را سيل خون فرا گيرد . " [3] يعنى آنها حالتى شبيه به بيمارى هارى پيدا مىكنند و يكباره پس از مناسك حج ، دشمنى ميان آنها بروز مىكند و به كشتار يكديگر مىپردازند بگونهاى كه خون آنها در كنار جمره عقبه جارى مىگردد ! رواياتِ ابن حماد بعد از صيحه و نداى آسمانى ، به بيان كشمكشِ سياسى در حجاز مىپردازند . اما روايات ديگرى وجود دارد كه به دو موضوع مهم در اين بحران سياسى اشاره مىكنند : يكى ، رويدادى كه پيش از خروج سفيانى رخ
[1] نسخه خطى ابن حماد ص 59 . [2] نسخه خطى ابن حماد ص 60 . [3] نسخه خطى ابن حماد ص 60 .