در اين هنگام كسانى كه با روايات سفيانى آشنايى دارند و مىدانند كه ماجراى سفيانى ، توسط پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) وعده داده شده ، مىگويند : خدا و پيامبرش ( درباره ظهور سفيانى ) راست فرمودند ، و اين آيه را تلاوت مىكنند " سبحان ربّنا إن كان وعد ربّنا لمفعولا " يعنى : منزّه است پروردگار ما و البته وعده پروردگار حتمى و عملى است . اين گروه ظهور سفيانى را مقدمه ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) مىدانند و خود را براى يارى حضرت آماده مىكنند . حادثه دوم : ندائى است آسمانى خطاب به مردم جهان كه همه مردم عالم آن را مىشنوند . صدائى قوى و نافذ كه از آسمان و از هر سمت به گوش مىرسد و هر كس به زبان خود آن را مىشنود . صدائى كه خفته را بيدار و نشسته را برپا مىدارد ، مردم از اين صيحه آسمانى هراسان گشته و از خانههايشان بيرون مىآيند تا ببينند چه خبر است ! آن نداى آسمانى مردم را به خوددارى از ظلم ، كفر ، جنگ و خونريزى دعوت و به پيروى از امام زمان ( عليه السلام ) فرا مىخواند ، حضرت را با نام خود و نام پدرش معرفى مىكند ! بر اساس اين روايات تمام انسانها در برابر اين نشانه الهى ، سر تسليم فرود مىآورند ، زيرا اين نشانه الهى تفسير آن گفته خداوند است كه در قرآن مىفرمايد : " اگر بخواهيم از آسمان معجزه اى بر آنها فرو فرستيم كه در برابر آن سر تسليم فرود آورند . " [1] پس از اين حادثه آسمانى ، مردم عالم مصرانه و در همه گوشه و كنار جهان در پى پاسخ به يك سؤال برمىآيند : مهدى كيست ؟ و كجاست ؟ اما پس از آنكه متوجه مىشوند او پيشواى مسلمانان و از خاندان پاك پيامبر خاتم ( صلى الله عليه وآله ) است و به زودى از سرزمين حجاز ظهور خواهد كرد ، به ايجاد شك و ترديد ،