responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عصر الظهور ( فارسي ) نویسنده : الشيخ علي الكوراني العاملي    جلد : 1  صفحه : 168


روايت بعدى كه از امير المؤمنين ( عليه السلام ) نقل شده ، برخى حوادث عراق را كه در زمان حاكميت ستمكاران پيش از سفيانى و قبل از ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) واقع مىشود ، بيان مىنمايد .
از انس بن مالك نقل شده كه :
" زمانى كه امير مؤمنان على بن أبى طالب ( عليه السلام ) از جنگ نهروان بازگشت در منطقه اى به نام " براثا " فرود آمد ، در آن منطقه ، راهبى بنام حباب در صومعه خويش بسر مىبرد ، او با شنيدن هياهوى لشكريان ، از جايگاه خود به سپاهيان امير مؤمنان نگريست و با مشاهده آن صحنه عظيم ، سراسيمه بيرون آمد و پرسيد : اين شخص كيست ؟ و فرمانده اين لشكر چه كسى است ؟ گفتند : او امير مؤمنان ( عليه السلام ) است كه از جنگ نهروان بازمىگردد . حُباب با شتاب خود را به حضرت رساند و در حضور وى ايستاد و گفت : درود بر تو اى پيشواى راستين مؤمنان ! كه به حق امير مؤمنانى . حضرت فرمود : چگونه دانستى كه من امير مؤمنان راستين و بر حقم ؟ عرض كرد : پيشوائى تو را ، دانشمندان و عالمان دينى پيشاپيش خبر داده‌اند . حضرت فرمود : اى حُباب ، راهب گفت : چگونه نام مرا مىدانى ؟ ! حضرت فرمود : نام تو را حبيب من پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) به من آموخت . اينجا بود كه حُباب گفت : دستت را بده ، من شهادت مىدهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست و محمد ( صلى الله عليه وآله ) رسول و فرستاده اوست و تو على بن ابى طالب وصى و جانشين او هستى . امير مؤمنان ( عليه السلام ) سؤال كرد كجا زندگى مىكنى ؟ گفت در صومعه خويش . در همين جا . حضرت فرمود : از امروز در آن سكونت مكن ، اينجا مسجدى بنا گذار و آن را به نام سازنده آن نامگذارى كن ، ( بدين ترتيب در آنجا مسجدى بنا و به نام سازنده آن بُراثا ناميده شد ) سپس حضرت فرمود : اى حباب از كجا آب مىنوشى ؟
عرض كرد : از دجله كه در آن سو قرار دارد ، فرمود : چرا چشمه و چاهى حفر نمىكنى ؟ عرض كرد : اى امير مؤمنان هر چه چاه كنديم آب آن شور و ناگوار بود ، حضرت فرمود : در اينجا چاهى بِكَن ، حباب شروع به حفر چاه كرد تا به سنگى سخت رسيد . كسى توان كندن آن را نيافت . حضرت وارد چاه شد و شخصاً سنگ را از جاى كند . از زير آن سنگ ، چشمه آبى جوشيد كه شيرين تر از عسل و لذيذتر از كره بود .
سپس فرمود : اى حباب ، از اين چشمه آب بنوش . و آگاه باش به زودى در مجاورت اين مسجد تو ،

168

نام کتاب : عصر الظهور ( فارسي ) نویسنده : الشيخ علي الكوراني العاملي    جلد : 1  صفحه : 168
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست