وارد عراق مىگردد . ما آن ماجرا را در مبحث نهضت ظهور بيان خواهيم كرد . در نسخه خطى ابن حماد از على ( عليه السلام ) روايت شده كه فرمود : " وقتى سپاه سفيانى به سوى كوفه مىروند ، گروهى را به جستجوى ياران خراسانى مىفرستند . همزمان ، ياران خراسانى در جستجوى حضرت بيرون مىآيند ، آنگاه هاشمى با درفشهاى سياه در حالى كه شعيب بن صالح پيشاپيش آنها در حركت است با او ملاقات مىكند و در محل دروازه استخر با يارانِ سفيانى برخورد مىنمايند و بين آنها نبردى بزرگ رخ مىدهد . درفشهاى سياه پيروز مىگردند و سواران سفيانى پا به فرار مىگذارند . آن هنگام مردم مهدى را مىخواهند و او را مىجويند . " [1] بنابر روايتى كه خواهد آمد منظور از كسى كه هاشمى با او ملاقات مىكند ، حضرت مهدى ( عليه السلام ) و منظور از هاشمى ، همان مرد خراسانى فرمانده نيروهاى ايرانى است . يعنى گروههاى ايرانى در جستجوى امام مهدى ( عليه السلام ) و جهت بيعت با او حركت مىكنند تا در كنار حضرت ، عليه دشمنان به نبرد بپردازند . پس به فرماندهى مرد هاشمى خراسانى به طرف جنوب ايران حركت مىكنند . آنها نزديك مرز خاكى حجاز ، نزديك بصره با حضرت ملاقات مىنمايند . روايتى ديگر مىگويد : " سفيانى هنگام جنگ در عراق ، لشكريانش را به همه آفاق گسيل مىدارد . " [2] اين نكته نشانگر گستردگى و پراكندگى نيروهاى وى در عراق و مرزهاى ايران است كه فرضيه وجود نيروى دريائى سفيانى و هم پيمانان غربى وى را در خليج فارس تأييد مىكند . روايت زير آمدن حضرت به جنوب ايران را بيان و جنگ دروازه استخر يا كوه
[1] نسخه خطى ابن حماد ص 86 . [2] نسخه خطى ابن حماد ص 86 .