دوست دارد " . پاكيزگان ، همچون آنها از آل محمد ( عليهم السلام ) هستند . شخصى از مسيحيان نجران خروج كرده و دعوت امام ( عليه السلام ) را لبيك گويد . او اولين مسيحى است كه چنين مىكند . كليساى خود را ويران و صليب خود را مىشكند . او همراه غلامان ، مستضعفان و سواران خروج نموده و با پرچمهاى هدايت به سوى نخيله حركت مىكند . محل اجتماع مردم از هر جاى زمين در " فاروق " است كه پايگاه امير المؤمنين ( عليه السلام ) و در محلى بين " برس و فرات " قرار دارد . آن روز ميان مشرق و مغرب سه هزار يهودى و مسيحى كشته شوند ، بگونهاى كه بعضى بعض ديگر را به قتل رسانند . در آن هنگام تأويل اين آيه روشن مىگردد : " پيوسته آنها اين سخن را تكرار مىكردند تا آنها را چون زراعت درو شده خاموش ساختيم " يعنى با شمشير و زير سايه شمشير " [1] . قسمت اول و آخر اين روايت ، يك جنگ جهانگير را خاطر نشان مىسازد كه نابودى و ويرانى آن گريبانگير غرب مىشود و در آن سه هزار هزار يعنى سه ميليون نفر كشته مىشوند و ما آن را در جاى خود بيان خواهيم كرد . و شايد معناى " ايجاد شكاف و رخنه در زواياى كوچه هاى كوفه " ساختن سنگر و جنگهاى خيابانى در برابر حمله سفيانى يا غربى ها باشد . به زودى درباره درفشهاى سه گانه اطراف مسجد الحرام در نهضت ظهور ، و درگيرى بر سر قدرت ، اندكى قبل از ظهور حضرت مهدى ( عليه السلام ) مطالبى بيان خواهيم كرد . كشته شدن انسان پاكسرشتى در " پشت كوفه " همراه هفتاد تن ، ما را به ياد شهادت استادمان ، شهيد صدر ( قدس سره ) و دوستان و ياران او مىاندازد . شايد منظور از پشت كوفه همان شهر نجف اشرف باشد . منظور از وجود شخصى مطهر و پاكيزه كه اندكى قبل از ظهور حضرت بين ركن و