نام کتاب : طب النبي ( ص ) وطب الصادق ( ع ) ( روش تندرستى در اسلام )( فارسي ) نویسنده : محمد خليلي جلد : 1 صفحه : 175
< شعر > انما يعرف دائى من به مثل الذى بى < / شعر > يعنى : هنگامى كه خانوادهام خصيب را آوردند ، گفتم : به خدا سوگند خصيب نمىتواند طبيب من باشد ، همانا درد مرا كسى مىداند كه مانند من باشد . و نيز محمد بن سلام مىگويد : خصيب ، نصرانى وارسته اى بود . محمد بن ابى العباس سفاح در بصره شربت دوايى خورد و از آن مريض شد و به بغداد منتقل گرديد و در آنجا مرد ، خصيب را متهم كردند و به زندان انداختند و در زندان مرد . 7 - ابن اللجاج قفطى مىگويد : او پزشكى بود كه در زمان منصور عباسى زندگى مىكرد و چون منصور به سفر حج رفت در همان سفرى كه در آن درگذشت ابن اللجاج همراه او بود . ابن ابى الاصيبعه مىگويد : يوسف بن ابراهيم گفت : اسماعيل بن ابى سهل بن نوبخت به من گفت : پدرش ابو سهل به او گفته كه وقتى منصور مىخوابيد ، شراب مىخورد روزى ابن اللجاج كه نبيذ خورده بود و نبيذ در او اثر كرده بود ، از ابو سهل پرسيد كه از نظر نجوم از عمر منصور چقدر مانده است ؟ اسماعيل گفت : اين سخن بر پدرم گران آمد و نبيذ را قطع كرد و تصميم گرفت كه با او هم مجلس نشود و سه روز از او دورى كرد سپس با هم صلح كردند و چون بر مجلس نبيذ
175
نام کتاب : طب النبي ( ص ) وطب الصادق ( ع ) ( روش تندرستى در اسلام )( فارسي ) نویسنده : محمد خليلي جلد : 1 صفحه : 175