responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفة الزهراء ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي    جلد : 1  صفحه : 28


از برخى از روايات استفاده مى شود كه در لحظات احتضار امير المؤمنين ( عليه السلام ) در خانه حضور نداشت ، و فقط اسماء در خانه بود ، و پس از آنكه از دنيا رفتند ، امام حسن و حسين ( عليهما السلام ) وارد خانه شدند و گفتند : اسماء مادر ما هيچ وقت در اين ساعت نمى خوابيد ، او گفت : اى فرزندان رسول خدا مادر شما نخوابيده بلكه از دنيا رفته است .
با شنيدن اين سخن فرياد كودكان برخاست و به روى مادر افتادند ، و با او به سخن گفتن پرداختند ، اسماء از آنان خواست كه پدرشان را كه در مسجد حضور داشت آگاه سازند ، حضرت على ( عليه السلام ) در كنار همسر وفادارش قرار گرفت و گفت : بعد از اين به چه كسى خود را تسلى دهم .
فرياد گريه و شيون تمام مرد وزن مدينه را فرا گرفت ، همانند روزى كه پيامبر اسلام از دنيا رفت ، مردم در انتظار بودند كه جنازه را تشييع و بر آن نماز گذارند ، امام تشييع را به تأخير انداخت تا به وصيت همسر عمل نمايد .
هنگامى كه ديدگان در خواب رفت و صداها به خاموش گرائيد امام آن بدن نحيف را كه مصيبتهاى فراوان آن را چون هلال ماه خميده ساخته بود را غسل داد ، و درون كفن جاى داد ، و او را با حنوط بهشتى كه پيامبر داده بود حنوط كرد .
پس از مراسم به فرزندانش فرمود : اى حسن اى حسين اى زينب و اى ام كلثوم بيائيد و با مادرتان خدا حافظى كنيد كه وقت جدائى رسيده ، تا بار ديگر در بهشت با وى ملاقات و ديدار نمائيد .
كودكان كه منتظر چنين فرصتى بودند به سرعت آمده و خود را روى آن بدن پاك افكندند ، آنگونه كه پروانه روى شمع مى افتد ، با صدائى آهسته

28

نام کتاب : صحيفة الزهراء ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ جواد القيومي    جلد : 1  صفحه : 28
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست