responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : چهارده نور پاك ( فارسي ) نویسنده : دكتر عقيقى بخشايشي    جلد : 1  صفحه : 98


گذاشت . برخى اصرار مى كردند كه پيامبر هرچه زودتر رهسپار مدينه گردد ولى او در انتظار پسر عموى خويش على ( عليه السلام ) بود . از سوى ديگر على ( عليه السلام ) پس از مهاجرت پيامبر اسلام ، در مكه اقامت گزيد و در نقطه اى از مكه ايستاد و گفت : هر كس پيش محمد امانت و سپرده‌اى دارد بيايد از ما بگيرد و كسانى كه پيش پيامبر امانت داشتند با دادن نشان و علامت ، امانتهاى خود را پس گرفتند ، سپس طبق سفارش پيامبر اسلام ، زنان هاشمى و از آن جمله فاطمه دختر پيامبر اسلام ، مادر خودش فاطمه دختر اسد و مسلمانانى را كه تا آن روز موفق به مهاجرت نشده بودند ، همراه خود به مدينه آورد . على ( عليه السلام ) در دل شب از طريق " ذى طوى " عازم مدينه گرديد . سرانجام انتظار به پايان رسيد ، على ( عليه السلام ) وارد قبا گرديد . ابن اثير مىنويسد : هنگامى كه على ( عليه السلام ) وارد قبا گرديد خون از قدمهاى او مى ريخت ، به پيامبر خبر دادند كه على آمد . ولى قدرت اين كه خدمت شما بيايد در خود ندارد ، رسول خدا بلافاصله به نقطه اى كه على ( عليه السلام ) بود تشريف برد و او را در بغل گرفت و هنگامى كه چشم او به پاهاى آماس كردهء او افتاد ، قطرات اشك از چشمان او سرازير گرديد . ( 1 ) پيامبر خدا ( صلى الله عليه وآله ) نخستين نماز جمعه را در قبا برگزار نمود و مردم را به محبت ومودت ، باهم توصيه فرمود .
شور وشوق مردم يثرب پس از چند روز اقامت در قبا ، پيامبر ( صلى الله عليه وآله ) وعلى ( عليه السلام ) با همراهان راه يثرب ( مدينه ) را پيش گرفتند . يثرب شهر شور وشوق و التهاب بود . مردم در انتظار تشريف فرمائى پيامبر اسلام ثانيه شمارى مى كردند ، اينك كاروان كوچك ميان شور و هلهلهء مهاجرين و انصار وارد شهر يثرب مى شد مردم اعم از زن و مرد و پير و جوان به سوى كاروان كوچك مى دويدند و چشم دوختن به جمال پيامبر را متبرك مىشمردند . قبيله‌هاى اوس و خزرج از ورود رسول خدا آگاه شدند ، لباس و سلاح بر تن كردند و به استقبال او شتافتند ،


1 . كامل بن اثير ج 2 ، ص 74 ، استاد سبحانى ، فروغ ابديت .

98

نام کتاب : چهارده نور پاك ( فارسي ) نویسنده : دكتر عقيقى بخشايشي    جلد : 1  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست