مؤلف ( رحمه الله ) مىفرمايد : عمر هرگز اظهار ندامت و پشيمانى از انكارى كه در زمان ابو بكر داشت نكرده ، بلكه در زمان خلافت خود سبايا و اموال قوم مالك را به وارثان ايشان ردّ كرد ; چنانچه علامه شهرستانى در " ملل و نحل " گفته . ( 1 ) مؤلف پس از نقل عبارت " تاريخ طبرى " و " السيرة الحلبية " تصنيف حلبى شافعى ( 2 ) مىفرمايد : از اين عبارات معلوم شد كه وجه عدم اخذ عمر قصاص را از خالد ، اعتراف به حقيقت فعل ابى بكر و عدم ثبوت لزوم قصاص بر خالد نبود ، بلكه نزد عمر تا زمان خلافتش ثابت بود كه خالد ، مالك را در حالت اسلام قتل كرده ، و لهذا او را تكليف به تكذيب خود مىنمود . و اما عدم اخذ قصاص از خالد ; پس اين هم ، يكى از مطاعن عمر است كه با وجود ثبوت اين معنا كه خالد مالك را در حالت اسلام قتل كرده ، از خالد اخذ قصاص نكرد ، پس چنانچه ابو بكر به اين طعن مطعون بود ، عمر هم شريك او در اين طعن شد . ( 3 ) 32 . انكار وجود : « لعن الله من تخلف عن جيش أسامة » در كتب عامه . دهلوى گويد : و جمله : « لعن الله من تخلّف عنها » هرگز در كتب اهل سنت موجود نيست . . . تا محتاج جواب او شوند . ( 4 ) مؤلف ( رحمه الله ) مىفرمايد : جمله مذكور در كتاب " ملل و نحل " شهرستانى اشعرى ،