بر گناه بود ) . ولى گروهى از اهل مدينه گويند : چه اشكال دارد كه مصلحت امت اقتضا كند كسى كشته شود ؟ ! اينكه ابو بكر مىخواست على را به قتل برساند از اين جهت بود كه او بين امت تفرقه ايجاد كرده و مردم را از بيعت ابو بكر باز مىداشت ! ( 1 ) 17 . قاضى القضاة معتزلى - در مورد هجوم به خانه حضرت زهرا ( عليها السلام ) - مىنويسد : ما كه اين مطلب را قبول نداريم . بر فرض صحت اين عيبى براى عمر محسوب نمىشود ، چون او حق داشت كسانى را كه زير بار بيعت نمىرفتند و اختلاف بين مسلمانان ايجاد مىكردند تهديد كند . ( 2 ) 18 . در ضمن احتجاجى با عامه آمده است : شما از سران سقيفه دفاع مىكنيد كه : داعى آنها براى هجوم به خانه فاطمه ( عليها السلام ) حفظ نظام اسلام بود . آنها براى جلوگيرى از اختلاف و تفرقه و براى اينكه مردم از اطاعت سرپيچى نكنند و به جماعت مسلمانان بپيوندند ، دست به اين كار زدند . در پاسخ گوييم : . . . ( 3 ) 19 . ابن ابى الحديد نظر خويش را در اين قضيه چنين اعلام كرده است كه : صحيح آن است كه فاطمه ( عليها السلام ) بر ابو بكر و عمر غضبناك بود و با همين خشم از دنيا رفت ، او خود وصيت كرد كه آن دو بر او نماز نگزارند .
البته اين مطلب نزد اصحاب ما از امور قابل بخشش است و خدا آنها را مىآمرزد ، گرچه بهتر بود آن دو احترام فاطمه ( عليها السلام ) و خانه او را حفظ مىكردند ولى آنها از تفرقه مىترسيدند و مىخواستند فتنه اى پيش نيايد ، از اين رو آنچه در نظرشان به صلاح نزديك تر بود انجام دادند .

1 . بحار الانوار 28 / 306 ( حاشيه ) . 2 . بحار الانوار 28 / 411 . 3 . شرح ابن ابى الحديد 20 / 15 .

276