امثال اين آيات در قرآن بسيار است كه خداوند فرمان به اطاعت از اصفياء و برگزيدگانش ( امامان معصوم ( عليهم السلام ) ) و بيزارى از مخالفان آنها داده است . پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) به وظيفه خويش عمل نمود ، از دنيا نرفت مگر پس از آنكه به اطاعت اصفياء و بيزارى از مخالفان آنها سفارش نمود ، حالِ اولياء را - كه اولى الامر هستند - براى مردم بيان و به اسامى آنها تصريح نمود ، و از مردم بيعت گرفت كه گوش به فرمان و مطيع آنها باشند . و همچنين نام كسانى را كه از ولايت آنها منع فرموده بود براى مردم بيان نمود . ( 1 ) آيا وظيفه ما در برابر اين آيات چيست ؟ آيا به قرائت و تلاوت آن بسنده كنيم يا اينكه فهم و عمل به آن و تفسير و تبيين و آن نيز لازم است ؟ ضرورت شناخت دشمن و بيزارى از او مثلى است معروف كه : تعرف الاشياء بأضدادها . يعنى هر چيزى به واسطه ضدش شناخته مىشود ، در كتب لغت براى معرفى و شناخت بسيارى از لغات از مفاهيم مخالف و متضاد استفاده مىكنند ، و اين قضيه در شناخت حق و باطل ، ايمان و كفر ، هدايت و ضلالت ، و . . . نيز جارى است ، بلكه شناخت هر كدام بدون ديگرى محال است ، و به همين مطلب در فرمايش اميرمؤمنان ( عليه السلام ) اشاره شده كه : « واعلموا أنّكم لن تعرفوا الرشد حتّى تعرفوا الّذي تركه ، ولن تأخذوا بميثاق الكتاب حتّى تعرفوا الّذي نقضه ، ولن تمسّكوا به حتّى تعرفوا الّذي نبذه . . » . ( 2 )