تذكر ضرورى : عدم اعتماد بر روايات عامه نكته مهمى كه مؤلف ( رحمه الله ) مكرر به آن تذكر داده آن است كه استدلال ايشان و ديگر بزرگان شيعه به بخشى از روايات و اخبار عامه به معناى پذيرفتن ، اعتماد ، و اعتقاد به احاديث و مطالب آنها نيست ، بلكه فقط به جهت الزام ، احتجاج و استدلال با خصم آورده مىشود . مؤلف " تشييد المطاعن " بارها به اين نكته تذكر داده است كه به چند مورد آن اشاره مىشود : ايشان در طعن هشتم عمر در ايراد بر روايتى مىفرمايد : نهم : آنكه اين حديث مختلف و مضطرب است . . . پس احتجاج و استدلال اهل سنت به آن ، و آن هم به مقابله اهل حق نهايت غريب است . آرى ; چون سنيه تلقّى آن به قبول نمودهاند ، و به وجوه عديده دلالت دارد بر ثبوت و لزوم سهم ذى القربى ; لهذا استدلال اهل حق به آن براى تكذيب مجوزين اسقاط سهم ذى القربى نهايت متين و رزين است . ( 1 ) و در جايى ديگر در همان طعن مىنويسد : اين روايت بر اهل حق حجت نمىتواند شد كه از متفردات ايشان ( يعنى عامه ) است . ( 2 ) در طعن يازدهم عمر ( متعة النساء ) مىگويد : و ظاهر است كه روايات اهل سنت - كه به زعمشان و حسب قواعد مقرره شان در اقصاى ثبوت و صحت و غايت اعتماد و اعتبار باشد - بر اهل حق حجت نتواند شد . ( 3 )