112 . استدلال به نظريه عامه و روايتى كه خود عامه آن را تضعيف كردهاند . دهلوى گويد : همين است حكم شريعت نزد اكثر علما ، چنانچه در " مشكاة " از ابوداود و نسائى از جابر آورده : جيء بسارق . . إلى آخره . ( 1 ) مؤلف ( رحمه الله ) مىفرمايد : اولا : در مقام توجيه و اصلاح فعل ابى بكر ، ذكر مذهب علماى خود نمودن معنايى ندارد . و ثانياً : حديثى كه از " مشكاة " آورده واضح البطلان است ; زيرا سرقت اگر چه مكرر شود مبيح قتل نيست ، و در آخر آن حديث مذكور است : فأتى به الخامسة ، فقال : اقتلوه ، فانطلقنا به فقتلناه . . ثم اجتررناه فألقيناه في بئر ! ( 2 ) ( و ثالثاً : ) نسائى تضعيف اين حديث كرده ، و دهلوى از جهت قلّت تتبع ، يا عمداً از راه تلبيس و تخديع ، از آن قطع نظر كرده ، به اين حديث تمسك نموده ! ابن الهمام بعد نقل اين حديث از ابوداود گفته : قال النسائي : حديث منكر ، ومصعب بن ثابت ليس بالقويّ . ( 3 ) و ديگر ائمه رجال نيز قدح و جرح مصعب بن ثابت نمودهاند . ( 4 ) 113 . مطلبى كه سيد از نظام نقل كرده ، دهلوى به كتب معتبر شيعه نسبت داده ! دهلوى گويد : از كتب معتبره شيعه روايات اين مضمون بايد آورد : شريف مرتضى در كتاب " تنزيه الانبياء والائمه " روايت كرده :