نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 94
نباشد و به حجر متعين بوده باشد . بلى ظاهر حديث مذكور اين است كه شيوعى داشته استنجاء به أحجار و عادت به آن مطرد شده بود ، دور نيست كه شيوع و اطراد عادت بر آن به جهت ندرت آب در مدينه متبركه در آن زمان بوده . بلكه مىگوييم : دلالت حديث بر شيوع و اطراد استنجاء به أحجار به عنوان اطلاق مسلم نيست ، نظر به عبارت حديث كه فرموده « لانهم كانوا يأكلون البسر ، و كانوا يبعرون بعرا » يعنى استمرار عادت آنها به اين كه در مقام استنجاء - استنجاء به أحجار مىكردند به جهت اين بود كه چيزى كه دفع مىشد از آنها در مقام تغوط مثل پشكل بود در يبوست ، در اين صورت حاجت به آب نبود ، و آب هم ندرت داشت ، لهذا عادت مطرد بود در استنجاء به أحجار . و اگر كسى بگويد اگر استنجاء به احجار متعين نمىبود و آن شخص معتقد انحصار در احجار نمىبود ، پس تشويش و اضطراب او در أوان صدور أمر از فخر كاينات صلَّى اللَّه عليه و آله به احضار به چه سبب بود ؟ ممكن است جواب گفته شود : چون كه عادت مطرد شده بود در استنجاء به احجار به جهت ندرت آب ، و اين شخص عدول از عادت كرده بود به اين جهت اضطرابى به جهت او همرسيد در اين وقت . بر فرض غمض عين از اين و تسليم بعد از اين كه اضطراب به جهت اين بوده باشد مىگوييم : استبعادى كه اول ذكر كرديم به مراتب زايد بر اين مىباشد . و اما نزول آيه شريفه در مدح اين عمل پس ممكن است به جهت اختيار اولى بوده باشد ، و نظر به آنكه استنجاء به آب اولى است از اقتصار به استنجاء به احجار ، مرجح ديگر از براى آنچه مذكور شد كه نبايست در آن وقت استنجاء منحصر باشد در احجار فرض تجاوز نجاست است از اطراف مخرج
94
نام کتاب : تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار ( فارسي ) نویسنده : سيد محمد باقر شفتي جلد : 1 صفحه : 94