نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 53
و حبيب بن مظاهر وعبد الله بن وائل و گروهى از مؤمنان و شيعيان . پس از تقديم سلام ، سپاس خداوندى را كه دشمن تو و دشمن پدرت را هلاك كرد . آن مرد ظالم و خونخوار و ستمكارى كه رهبرى امت را از آنان سلب كرد و آن را به ظلم و ستم تصرف نمود و بيت المال مسلمانان را غصب كرد و بدون رضايت ايشان ، خود را امير آنان خواند و مردان نيك را كشت و ناپاكان را باقى گذاشت و مال خداوند را در تصرف جبابره و سركشان قرار داد . دور باد از رحمت يزدان ، چنان كه قوم ثمود دور گرديد . ما اكنون به جز شما امام و پيشوايى نداريم . بسيار مناسب است كه قدم رنجه فرموده ، به شهر ما بياييد . اميد است خداوند به وسيله شما ما را به راه سعادت راهنمايى كند . نعمان بن بشير والى كوفه در قصر دار الاماره است . ولى ما در نماز جمعه و جماعت او حاضر نمىشويم و روزهاى عيد با او به مصلى نمىرويم . اگر بشنويم كه شما به سوى ما مىآييد ، او را از كوفه بيرون نموده ، روانه شما مىكنيم . سلام بر تو اى فرزند پيغمبر ، و از پيش بر روان پاك پدرت باد ! ولا حول ولا قوة الا بالله العلى العظيم . " پس از نوشتن نامه ، آن را فرستادند . دو روز مكث نموده ، سپس جمعى را با نزديك يكصد و پنجاه نامه ، كه هر يك از آنها به امضا يك ، دو ، سه يا چهار نفر رسيده بود ، به سوى حسين ( ع ) فرستادند . مضمون تمام نامه ها اين بود كه از آن حضرت دعوت نموده بودند كه به سوى آنان برود . ولى حسين ( ع ) با وجود اين همه نامه ، به سكوت مىگذرانيد و پاسخى به نامه هاى آنان نمىداد ، تا آن كه در يك روز ششصد نامه به او رسيد و نامه هاى ديگرى نيز پياپى تقديم خدمتش مىشد كه عدد آنها به 12 هزار نامه رسيد . پس از آن ، اين نامه - كه آخرين نامه هاست - توسط هانى بن هانى سبيعى و سعيد بن عبد الله حنفى از اهل كوفه ، خدمت حسين ( ع ) رسيد :
53
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 53