responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 33


خويش نشانيد و شروع به بوسيدنش كرد ، در آن هنگام قطره اى از بول او بر جامه پيغمبر افتاد . من او را به شدت از دامان رسول خدا ( ص ) دور كردم ، به نوعى كه به گريه افتاد .
رسول خدا به گونه اى غضبناك فرمود : " آرام ، اى ام الفضل ! جامه من شسته مىشود ، ولى تو فرزندم را آزردى . " من حسين ( ع ) را به حال خويش گذاشتم و براى آوردن آب از اتاق خارج شدم .
هنگامى كه بازگشتم ، ديدم رسول خدا ( ص ) مىگريد . گفتم : " يا رسول الله ! علت گريه شما چيست ؟ " فرمود : " لحظه اى پيش جبرئيل نزد من آمد و خبر داد كه امتم اين فرزندم را به قتل مىرسانند . خداوند متعال در روز قيامت ، شفاعت مرا نصيب آنان نگرداند . " محدثين روايت كرده اند كه چون يك سال از زندگى حسين ( ع ) گذشت ، دوازده فرشته بر رسول خدا ( ص ) نازل شدند كه يكى به صورت شير ، دومى به صورت گاو ، سومى به صورت اژدها ، چهارمى به صورت آدميزاد و هشت فرشته ديگر داراى صورتهاى مختلف و چهره هاى قرمز و چشمان گريان بودند ، و در حالى كه پر و بال خويش را گشوده بودند ، مىگفتند : " يا محمد ! همان ستمى كه از قابيل بر هابيل وارد آمد ، بر فرزندت حسين نيز وارد خواهد شد ، و همان پاداشى كه به هابيل داده شد به او نيز داده مىشود وعذاب و گرفتارى كشندگانش ، چون عذاب قابيل خواهد بود . " آن موقع در آسمانها فرشته مقربى نبود ، مگر آن كه به خدمت رسول خدا ( ص ) مشرف شد و سلام نمود و آن حضرت را بر كشته شدن حسين ( ع ) تسليت داد و به آنچه خداوند در عوض شهادتش براى او معين فرموده ، خبر داد ، و تربت قبر حسين ( ع ) را به رسول خدا ( ص ) نشان داد ، در خلال اين احوال پيغمبر فرمود : " خداوندا ! كسى كه فرزندم حسين را خوار كند ، ذليل و خوار گردان و آن را كه حسينم را بكشد ، بكش و كشنده او را به مقصودش نايل نگردان . "

33

نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست