نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 135
باشم و در سختى ها شما را تنها بگذارم ؟ درست است بويم بد ، مقامم پست ، و رنگم سياه است ، شما بر من منت گذاريد و به آسايش جاويدان بهشتى برسانيد تا بدنم خوشبو ، مقامم شريف و رويم سفيد شود . نه ، به خدا قسم از شما دور نمىشوم تا اين كه خون سياه خويش را با خون پاك شما درآميزم . " پس از آن به جنگ پرداخت و جنگيد تا كشته شد . راوى مىگويد : پس از او عمرو بن خالد صيداوى نزد حسين ( ع ) آمد وگفت : " يا ابا عبد الله ! جانم فداى تو باد . من تصميم گرفته ام به ياران تو ملحق شوم و دوست ندارم از آنان عقب بمانم و تو را بى يار و ياور در ميان اهل بيتت كشته ببينم . " حسين ( ع ) فرمود : " برو كه ما نيز ساعت ديگرى به تو مىرسيم . " عمرو ، حمله كرد و جنگيد تا به شهادت رسيد . آنگاه حنظلة بن سعد شامى آمد و در برابر حسين ( ع ) ايستاد ، صورت و سينه خود را سپر شمشيرها و تيرها و نيزه ها قرار داد و خطاب به سپاه كوفه ، آيات عذاب را تلاوت نمود و آنان را از عذاب خداوند بيم داد . وگفت : " من مىترسم بر شما آن عذابهايى كه بر امتهاى گذشته نازل شد ، نازل شود ، عذابى چون عذاب قوم نوح و قوم عاد و قوم ثمود و آنان كه بعد از ايشان بودند . خدا ستمى را براى بندگان خود نمىخواهد . اى قوم ! بر شما از عذاب روز قيامت مىترسم ، روزى كه روى خود از محشر به سوى جهنم بگردانيد و كسى نباشد كه شما را از عذاب خداوند دور نگه دارد . اى مردم ! حسين ( ع ) را نكشيد ، زيرا خداوند عذابى بر شما مىفرستد و شما را هلاك مىكند و كسى كه بر خدا افترا ببندد ، زيانكار است . " پس از آن رو به سوى حسين ( ع ) نمود وگفت : " آيا به سوى پروردگار خويش نرويم و به برادران خود ملحق نشويم ؟ " فرمود : " برو به سوى كسى كه از دنيا و آنچه در آن هست ، براى تو بهتر است ، به سوى پادشاهى بى زوال و جاويد . " حنظله پيش آمد و شجاعانه جنگيد و بر سختى ها شكيبايى كرد تا كشته شد .
135
نام کتاب : اللهوف في قتلى الطفوف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 135