نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 973
پرداختند ، برخى او را نكوهش كردند و برخى ستايش ، گروهى ديگر نيز لب فرو بستند و چيزى درباره او نگفتند . يكى از فقهاى شيعه [1] كه به فرا گيرى پاره اى از علم كلام بر اساس رأى اشعرى مشغول بود گفت : واجب است كه از گفتگو درباره صحابه و اختلافهاى آنان زبان نگه داشت و چيزى نگفت ، زيرا ابو المعالى جوينى گفته كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از اين كار نهى كرده و فرموده است : ( از مشاجراتى كه ميان ياران من درگرفته بپرهيزيد و به آنها كار نداشته باشيد ) ، و فرموده : ( ياران مرا به خودم واگذاريد ، كه اگر يكى از شما به اندازه كوه احد طلا انفاق كند به پاى يك چارك و نيم چارك انفاق آنان نمى رسد ) ، و فرموده : ( ياران من مانند ستارگانند ، از هر كدام پيروى كنيد هدايت يابيد ) ، و فرموده : ( بهترين شما مردم قرنى هستند كه من در آنم ، سپس مردم قرن بعد ، سپس مردم قرن بعد ، سپس مردم قرن بعد ) . و در قرآن نيز مدح و ثناى صحابه و تابعين وارد شده ، و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : ( شما چه دانيد ، شايد خداوند به اهل بدر نظر كرده و فرموده باشد : ( از اين به بعد ) هر چه خواستيد عمل كنيد كه من شما را آمرزيدم ) . و روايت است كه نزد حسن بصرى سخن از جنگ جمل و صفين به ميان آمد ، گفت : آنها خونهايى بوده است كه خداوند شمشيرهاى ما را از آن پاك ساخت ، پس ما زبان خود را بدان نمىآلاييم . وانگهى آن احوال از نظر ما پوشيده بوده و اخبار آنها از حقايقش بسيار دور افتاده است ، از اين رو شايسته ما نيست كه در آن گفتگو كنيم ، و اگر يكى از آنان هم به راه خطا رفته لازم است كه شأن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را درباره آنها حفظ كرد ، و شرط مروت آن است كه شأن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را درباره همسرش عايشه و پسر عمه اش زبير و نيز طلحه كه او را به دست خود محافظت نمود حفظ كرد .