responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 943


و انديشمندان و خردمندان ايشان گفت : اين ابو تراب كه خطيب بر بالاى منبر لعنش مى كند كيست ؟ گفت : فكر مى كنم يكى از دزدان فتنه انگيز باشد . [1] 53 - نصربن مزاحم گويد : جوانى به سوى ياران على عليه السلام بيرون شد و اين اشعار مى خواند :
أنا ابن أرباب الملوك غسان * والدائن اليوم بدين غسان أنبأنا أقوامنا بما كان * أن عليا قتل ابن عفان ( من فرزند شاهان غسان هستم و امروز مى خواهم دين غسان را پس بگيرم ) .
( اقوام ما حوادث را به ما خبر داده اند كه على پسر عفان ( يعنى عثمان ) را كشته است ) .
آن گاه حمله كرد و پيوسته شمشير مى زد وعلى عليه السلام را لعن مى كرد و دشنام و ناسزا مى گفت و در نكوهش او اغراق مى نمود . هاشم بن عتبه به او گفت : اين سخن دشمنى به دنبال دارد و پس از اين جنگ حسابى در كار است ، پس از خدا بترس ، كه تو به سوى پروردگارت باز خواهى گشت و او تو را از اين موقف و آنچه مقصود توست بازخواست خواهد كرد . جوان گفت : من از آن رو با شما مى جنگم كه رهبر شما چنان كه به من گفته اند نماز نمى خواند وشما نيز نماز نمى خوانيد ، و از آن رو با شما مى جنگم كه رهبر شما خليفه ما را كشته وشما نيز او را بر اين كار يارى داده ايد ! [2] 54 - ابن ابى الحديد گويد : چون حكومت ابو العباس سفاح پا گرفت ده تن از اميران شام به نزد او آمده و به خدا و طلاق زنان و سوگندهاى بيعت قسم ياد كردند كه تا هنگام كشته شدن مروان ( آخرين خليفه اموى ) نمى دانستند كه



[1] - مروج الذهب 3 / 42 .
[2] - وقعة صفين / 354 .

943

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 943
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست