responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 937


47 - ابن ابى الحديد گويد : معاويه مردم عراق و شام و سرزمين هاى ديگر را به دشنام و بيزارى از على عليه السلام وا داشت و به همين روش بر منابر اسلام خطبه خواند ، و اين در روزگار بنى اميه سنتى شد تا آن كه عمر بن عبد العزيز به حكومت رسيد و اين بدعت را برداشت .
شيخ ما ابوعثمان جاحظ آورده است : معاويه در پايان خطبه نماز جمعه مى گفت : ( خداوندا ، ابو تراب از دين تو منحرف شده ، و راه تو را مسدود كرده است ، پس او را سخت لعنت كن و به عذابى دردناك گرفتار ساز ) . اين مطلب را به سراسر كشورهاى اسلامى نوشت ، و به اين كلمات تا خلافت عمر بن عبد العزيز اشاره مى رفت .
و نيز ابوعثمان گفته است : هنگامى كه هشام بن عبد الملك به حج رفت در موسم حج خطبه خواند ، پس مردى برخاست و گفت : اى اميرمؤمنان ، امروز روزى است كه خلفا لعن ابو تراب را در آن مستحب مى دانستند ! هشام گفت :
ساكت باش كه ما براى اين كار نيامده ايم .
مبرد در ( كامل ) گفته است : خالدبن عبد الله قسرى در روزگارى كه در خلافت هشام امير عراق بود على عليه السلام را بر بالاى منبر لعن مى كرد و مى گفت : ( خداوندا ، على بن ابى طالب بن عبد المطلب بن هاشم ، داماد و همسر دختر رسول خدا و پدر حسن و حسين را لعنت كن ) . سپس به مردم رو كرده مى گفت : آيا نام او را درست و كامل بيان كردم ؟ !
و نيز ابوعثمان روايت نموده : گروهى از بنى اميه به معاويه گفتند : اى اميرمؤمنان ، تو به آرزويت رسيده اى ، چه بهتر كه ديگر دست از لعن اين مرد بردارى ! معاويه گفت : نه ، به خدا سوگند دست بر ندارم تا بر اين كار كودكان بزرگ شوند و بزرگان پير گردند و هيچ گوينده اى فضيلتى را از او ياد نكند . . .
و سيره نويسان روايت كرده اند كه و ليد بن عبد الملك در روزگار خلافت خود

937

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 937
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست