نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 912
رسيدند و پس از آن همه سختى و گرسنگى ثروتمند شدند ، از اين رو آنچه را از اسلام زشت و ناپسند مى دانستند در نظرشان نيكو جلوه نمود و اضطرابى كه از دين در دل داشتند به ثبات مبدل گشت و گفتند اگر اين دين حق نبود چنين نمى شد ( و اين فتوحات به دست نمى آمد ) ، ولى باز هم اين فتوحات را ( نه از اسلام كه ) از بركت درست انديشى وحسن تدبير اميران خود دانستند در حالى كه خود آنها همه چيز خود را از همين فتوحات داشتند ، از همين رو در نظر مردم گروهى باهوش و با لياقت ، و گروهى منزوى و بى عرضه شناخته شدند ، و ما از دسته دوم بوديم كه بى نام مانديم و آتشمان به سردى گراييد و نام و آوازه مان از ميان رفت تا آنجا كه روزگار اندك اندك ما را در خود هضم كرد و سالها با رنج و محنت گذشت و بسيارى از سرشناسان مردند و بسيارى از ناشناسان سر بر آوردند و ديگر چه اميدى به كودكان آينده مى رود ؟ ! بى شك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه مى دانيد مرا به خود نزديك ساخت به جهت خويشاوندى من با وى نبود بلكه به خاطر جهاد و يك دلى من با حضرتش بود ، آيا فكر مى كنى اگر فرزندى داشت كه مانند من عمل مى كرد او را به مانند من به خود نزديك نمى ساخت ؟ و در اين صورت باز هم اين تقرب نه مايه بهره مندى و منزلت بلكه سبب محروميت و مظلوميت او مى گشت . خداوندا ، تو مى دانى كه من خواهان حكومت و سرافرازى به ملك و رياست نيستم ، بلكه تنها خواهان انجام حدود و اداى شرع تو و قرار گرفتن هر چيز در جاى خود و درآمد كامل و رساندن درست آن به اهلش و حركت در راه پيامبر تو و ارشاد گمراهان به انوار هدايت تو مى باشم . [1] 21 - و فرمود : قريش هر كينه اى كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به دل داشت آشكارا