نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 86
مى گويم ، من جندب ابوذر غفارى هستم . . . هان ، اى امتى كه بعد از پيامبرتان سرگردان مانده ايد ، اگر آن كس را كه خدا مقدم داشته بود مقدم مىداشتيد ، و آن را كه خدا واپس داشته بود واپس مىداشتيد ، و ولايت را همان جا كه خدا نهاده بود مىنهاديد هرگز دوست خدا تهيدست نمى گشت ، و هيچ يك از فرايض الهى تباه نمى شد ، و دو تن درباره حكمى از احكام خدا دچار اختلاف نمى شدند . . . پس و بال كرده خويش را بچشيد . [1] 3 - فاطمه زهرا عليها السلام فرمود : هان ، سوگند به خدا ، اگر حق را براى اهلش وا مىگذاشتند و پيرو خاندان پيامبر خدا مى شدند ، هيچ گاه دو تن اختلاف نمى كردند ، و اين حكومت نسل به نسل ميان اهلش مى گشت و آيندگان از گذشتگان به ارث مى بردند تا قائم ما كه نهمين فرزند از نسل حسين است قيام كند ، اما پيش داشتند آن را كه خدا پس زده بود ، و پس داشتند آن را كه خدا پيش داشته بود ، تا آن گاه كه پيامبر را در گور نهادند و به گودال قبر سپردند ، به دلخواه خود كسى را برگزيدند و به رأى خويش عمل كردند . مرگشان باد ! مگر سخن خدا را نشنيدند كه گويد : و ربك يخلق ما يشاء ويختار ما كان لهم الخيرة [2] ( و پروردگار توست كه مىآفريند و بر مى گزيند آنچه خواهد ، آنان را ( حق ) گزينشى نيست ) ؟ ! چرا ، شنيدند ، اما كوردلند چنان كه خداى سبحان فرموده : فانها لاتعمى الابصار و لكن تعمى القلوب التى في الصدور [3] ( ديده ها كور نيست ، بلكه دلهايى كه در سينه هاست كور است ) . وه چه دور است ! آرزوهاى خود را در دنيا گستردند و مرگ خويش را از ياد بردند ، هلاكتان باد ! . . . [4]