responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 858


< فهرس الموضوعات > 1 - حجر و معاويه < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > 2 - عمرو بن حمق و معاويه < / فهرس الموضوعات > فرست . چون نزد ابن زياد رفتند همه را دسته جمعى نزد معاويه فرستاد . هنگامى كه بر معاويه وارد شدند يك شبانه روز آنان را به خود راه نداد و در پى سران شام فرستاد و چون آمدند و هر كدام در جاى خود قرار گرفتند معاويه به دربان گفت : حجر بن عدى را داخل ساز .
1 - حجر و معاويه حجر وارد شد و سلام كرد ، معاويه به او گفت : اى برده زاده زشت رو ، تويى كه پيوندت را با ما بريدى ، و در جنگ با ما جوياى ثوابى ، و ياور ابو تراب بر ضد مايى ؟ حجر گفت : ساكت باش اى معاويه ، سخن از مردى نگو كه از خداوند ترسان و از موجبات خشم خدا بيزار و به اسباب رضاى الهى آگاه بود ، اندرون از طعام خالى مى داشت و ركوع طولانى ، سجده بسيار ، خشوع آشكار ، خواب اندك ، قيام به حدود ، سريرتى پاك ، سيره اى پسنديده و بصيرتى نافذ داشت ، پادشاهى كه در عين فرمانروايى چونان يكى از ما بود ، هرگز حقى را زير پا نگذاشت و به هيچ كس ستم نكرد . . . آن گاه چندان گريست تا گريه گلويش را گرفت ، سپس سربرداشت و گفت : اما اين كه مرا نسبت به آنچه از من سر زده توبيخ مى كنى بدان اى معاويه كه من نسبت به كارهايم از تو پوزش نمى خواهم و هيچ باكى ندارم ، پس هر چه در دل دارى آشكار كن و فرمانت را اظهار دار .
2 - عمرو بن حمق و معاويه معاويه به دربان گفت ، او را بيرون بر و عمرو بن حمق خزاعى را داخل ساز .
چون داخل شد معاويه گفت : اى ابا خزاعه سر از فرمان برتافتى و شمشير بر روى ما كشيدى ، و ستمت را به ما پيشكش نمودى ، اعراض را طولانى كردى و

858

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 858
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست