نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 814
كسى بخشيده ام ، شريح به نصرانى گفت : اميرمؤمنان چه مى گويد ؟ نصرانى گفت : زره مال خودم است ولى اميرمؤمنان را هم دروغگو نمى دانم . شريح رو به على عليه السلام نموده گفت : اى اميرمؤمنان ، آيا شاهد دارى ؟ فرمود : نه : شريح به نفع نصرانى حكم نمود . نصرانى به راه افتاد ، اندكى رفت ، سپس بازگشت و گفت : من گواهى مى دهم كه اين نوع داورى ، داورى پيامبران است ، اميرمؤمنان مرا نزد قاضى مى برد و قاضى او بر عليه او داورى مى كند ! گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتاى بى شريك نيست ، و محمد بنده و رسول او است ، به خدا سوگند اين زره مال شماست اى اميرمؤمنان ، هنگامى كه به سوى صفين رهسپار بوديد و لشكر به راه افتاد اين زره از پشت شتر خاكسترى رنگ شما افتاد . اميرمؤمنان عليه السلام فرمود : اكنون كه اسلام آوردى آن را به تو بخشيدم ، و اسبى هم به او عنايت فرمود . [1] 3 - اميرمؤمنان عليه السلام ابوالاسود دئلى را به منصب قضاوت گماشت سپس او را عزل كرد : وى گفت : چرا مرا معزول داشتى در حالى كه خيانت و جنايتى از من سر نزده است ؟ فرمود : ديدم بر سر خصم داد مى زنى و سخن تو از سخن خصم بالاتر مى رود . [2] 4 - امام صادق عليه السلام فرمود : اميرمؤمنان عليه السلام فرموده است : هر كه بر منصب قضا نشيند [3] بايد در اشاره و نگاه و محل نشستن ، ميان اهل دعوا برابرى را رعايت كند . [4] 5 - على عليه السلام در عهدنامه به محمد بن ابى بكر نوشت : همه اهل دعوا را به يك
[1] - الغارات 1 / 124 . [2] - مستدرك الوسائل 3 / 197 . [3] - تعبير امام چنين است : هر كه گرفتار مقام قضا شود و مسئوليت آن را بپذيرد . ( م ) [4] - وسائل الشيعة 18 / 157 .
814
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 814