responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 769


نمى پوشاند . [1] 3 - زيد بن ارقم گويد : على عليه السلام در مسجد فرمود : به خدا سوگند مى دهم مردى را كه از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شنيده كه مى فرمود : ( هر كه من مولاى اويم على هم مولاى او است ، خداوندا دوست او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار ) برخيزد و گواهى دهد . دوازده نفر از اهل بدر برخاستند شش تن از راست و شش تن از چپ و گواهى دادند و من هم در ميان شنوندگان بودم ولى كتمان كردم و گواهى ندادم خداوند هم چشم مرا كور كرد . [2] 4 - وليدبن حارث و ديگران از رجال خود نقل كرده اند كه : هنگامى كه امير مؤمنان عليه السلام از جنايتهاى بسربن ارطاة در يمن ( كه سى هزار نفر را كشته بود ) با خبر شد ، عرضه داشت : خداوندا ، بسر دين خود را به دنيا فروخت تو هم عقلش را از او بگير و از دين او چيزى به جاى منه كه بدان سبب مستوجب رحمت تو گردد . بسر در باقى مانده عمر ديوانه شد و شمشير مى طلبيد ، شمشيرى از چوب برايش تهيه كردند و او آن قدر با چوب به اين در و آن در مى زد تا بيهوش مى شد و چون به هوش مى آمد باز شمشير مى طلبيد و چوب را به دستش مى دادند و او همان كار را تكرار مى كرد و پيوسته چنين بود تا مرد . [3] 5 - سعد خفاف گويد ، به ابوعمرو زاذان گفتم : اى زاذان ، تو بسيار خوب قرآن مى خوانى ، آن را از كه آموخته اى ؟ وى لبخندى زد و گفت : روزى امير مؤمنان عليه السلام بر من گذشت و من شعر مى خواندم و چون آواز خوشى داشتم صدايم حضرتش را خوش آمد ، فرمود : اى زاذان ، چرا اين آواز خوش را در قرآن به كار نمى برى ؟ گفتم : اى امير مؤمنان ، مرا با قرآن چه نسبت ؟ به خدا



[1] - بحار الانوار 41 / 206 .
[2] - همان / 205 .
[3] - همان / 204 .

769

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 769
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست