responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 762


من گفت : اى كامل بن ابراهيم ، مو بر بدنم راست شد و به دلم افتاد كه بگويم :
لبيك ، سرورم ! گفت : آيا نزد ولى و حجت و باب خدا آمده اى تا از او بپرسى :
آيا جز كسى كه معرفت تو را دارد و به رأى تو عقيده مند است به بهشت مى رود ؟
گفتم : آرى به خدا ، گفت ، بنابر اين به خدا سوگند بهشتيان اندك خواهند بود ! به خدا سوگند كه قومى داخل بهشت خواهند شد كه به آنها ( حقيه ) گويند . گفتم :
سرورم ! آنها كيستند ؟ فرمود : قومى هستند كه از فرط محبت به على به حق او سوگند مى خورند . . . [1] 6 - اعمش گويد : در مدينه كنيز سياه نابينايى بود كه به مردم آب مى داد و مى گفت : به عشق على بن ابى طالب بنوشيد . روزى او را در مكه ديدم كه بينا شده و به مردم آب مى دهد و مى گويد : به عشق آن كسى بنوشيد كه خداوند به بركت او چشمم را به من باز گردانيد . داستانش را از خودش پرسيدم ، گفت : مردى را ديدم كه گفت : اى زن ، تو هوادار و دوستدار على بن ابى طالب هستى ؟ گفتم :
آرى ، گفت : خداوندا ، اگر راست مى گويد چشمش را به او بازگردان . به خدا سوگند كه خداوند چشمم را به من باز گردانيد ، به او گفتم : تو كه هستى ؟ گفت : من خضر و از شيعيان على بن ابى طالب عليه السلام هستم . [2] 7 - رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود : اى على ، آيا مى دانى كه در شب معراج از فرشتگان آسمان درباره تو چه شنيدم ؟ شنيدم كه خدا را به حق تو قسم مى دادند و حوائج خود را روا مى خواستند و با دوستى تو به خدا تقرب مى جستند و شريفترين عبادت خود را درود بر من و تو مى دانستند ، و از سخنگوى آنها در بزرگترين محفل شان شنيدم كه مى گفت : على حاوى همه اصناف خوبيها و مشتمل



[1] - الانوار البهية / 178 .
[2] - سفينة البحار 1 / 391 ، ماده ( خضر ) .

762

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 762
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست