نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني جلد : 1 صفحه : 757
شتر كشت . سحيم چون آن اندازه شتر نداشت ديگر شترى نكشت اما آن را به دل گرفت . چون روزهاى قحطى سپرى شد و مردم وارد كوفه شدند ، بنى رياح به سحيم گفتند : ننگ روزگار را متوجه ما ساختى ، چرا به اندازه غالب شتر نكشتى و ما آمادگى داشتيم كه به جاى هر شترى دو شتر به تو بدهيم ؟ ! سحيم چنين عذر آورد كه شترانش در دسترس نبودند ، آن گاه سيصد شتر پى كرد و به مردم گفت : همگى بخوريد . اين حادثه در دوران خلافت اميرمؤمنان على بن ابى طالب - كرم الله وجهه ورضي عنه - اتفاق افتاد ، از آن حضرت درباره حلال بودن خوردن آنها فتوا خواستند ، حضرت حكم به حرمت كرد و فرمود : اين شتران نه براى خوردن كشته شده اند و از كشتن آنها مقصودى جز فخر و مباهات در كار نبوده است . از اين رو گوشت آنها را در زباله دان كوفه ريختند و خوراك سگان و عقابان و كركسان گرديد . [1]