responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 718


بست ، و مزد آن را صدقه مى داد و خود از گرسنگى سنگ بر شكم مى بست .
شعبى در يادى از آن حضرت گفت : او سخى ترين مردم بود ، او اخلاقى را كه خدا دوست مى دارد يعنى جود و بخشش را در خود داشت ، هرگز به سائلى ( نه ) نگفت ، و دشمن سرسخت او كه پيوسته در عيب گويى او مى كوشيد يعنى معاوية بن ابى سفيان هنگامى كه محفن بن ابى محفن ضبى ( براى خوشايند او ) به او گفت : از نزد بخيل ترين مردم آمده ام ، گفت : ( واى بر تو ، چگونه او را بخيل ترين مردم مى خوانى در صورتى كه اگر دو خانه پر از طلا و كاه داشته باشد چندان مى بخشد كه خانه طلايش پيش از خانه كاه تمام مى شود ) . و اوست كه بيت المال را مى رفت و در آن نماز مى گزارد ، و اوست كه گفت : اى درهم و دينارهاى زرد و سفيد ، ديگرى را بفريبيد . و اوست كه هيچ ارثى از خود باقى نگذاشت در حالى كه همه دنيا جز داراييهاى شام در اختيار او بود . [1] 2 - ابن عساكر حافظ به سندش از اصبغ بن نباته روايت كرده : مردى آمد و گفت : اى اميرمؤمنان ، مرا به تو حاجتى است و آن را پيش از آن كه به تو گويم به خدا عرضه داشته ام ، اگر آن را برآورى خدا را ستايش كنم و تو را سپاس گويم ، و اگر آن را برنياورى خدا را ستايش كنم و تو را معذور دارم . على عليه السلام فرمود :
حاجتت را بر زمين بنويس كه دوست ندارم خوارى خواهش را در چهره ات ببينم . آن مرد نوشت : من نيازمندم . على عليه السلام فرمود : برايم حله اى بياوريد ، آوردند و آن مرد آن را گرفت و پوشيد و اين اشعار بگفت :
كسوتني حلة تبلى محاسنها * فسوف أكسوك من حسن الثنا حللا إن نلت حسن ثنائي نلت مكرمة * ولست تبغي بما قد قلته بدلا إن الثناء ليحيي ذكر صاحبه * كالغيث يحيي نداه السهل والجبلا



[1] - شرح نهج البلاغة 1 / 20 .

718

نام کتاب : الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : أحمد الرحماني الهمداني    جلد : 1  صفحه : 718
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست